ابلیسک ها: تمدن های باستانی میزبان (غیر از مصر)

ابلیسک ها به جز مصر باستان در کدام تمدن های قدیمی یافت شده اند؟

ابلیسک ها، ستون های سنگی باشکوهی که ریشه های عمیقی در مصر باستان دارند، تنها به این سرزمین محدود نشدند؛ تمدن های کهنی چون آشور، آکسوم، روم باستان، بیزانس، و حتی فنیقی ها و کنعانی ها نیز به شیوه های مختلف با این نمادهای اقتدار و معنویت آشنا شدند و نمونه هایی از آن ها را در قلمرو خود برپا داشتند. این سازه های عظیم و رازآلود، نه تنها گواه نبوغ مهندسی نیاکان ما هستند، بلکه داستانی از ارتباطات پیچیده فرهنگی، مبادلات هنری و جاه طلبی های سیاسی در دنیای باستان را روایت می کنند. ردپای این هرم سنگ های بلند، ما را به سفری در اعماق تاریخ می برد تا با تمدن هایی آشنا شویم که در کنار مصر، میزبان یا خالق این میراث های سنگی بودند.

ابلیسک چیست؟ تعریف، ریشه شناسی و نمادشناسی مختصر

هنگامی که از ابلیسک سخن به میان می آید، تصویری از یک ستون سنگی بلند، چهارگوش، که به تدریج باریک شده و در انتها به یک هرم کوچک ختم می شود، در ذهن شکل می گیرد. این سازه های یکپارچه و باشکوه، عمدتاً از سنگ های سخت مانند گرانیت ساخته می شدند و در زمان خود، شاهکارهای مهندسی و هنری به شمار می رفتند. واژه «ابلیسک» از ریشه یونانی «اُوِلیکوس» (ὀβελίσκος) به معنای «ستون نوک تیز» گرفته شده است، که خود برگرفته از «اُوِلوس» (ὀβελός) به معنای سوزن یا سیخ است.

در مصر باستان، ابلیسک ها با نام «تِجِن» شناخته می شدند و نقشی محوری در باورهای مذهبی و سیاسی ایفا می کردند. این ستون ها نمادی از پرتوهای سنگ شده خورشید بودند و به خدای خورشید، «رع»، تقدیم می شدند. قرار گرفتن آن ها در ورودی معابد، مکانی برای ارتباط زمین و آسمان و نمادی از حضور خدایان و قدرت جاودانه فرعون بود. کتیبه های هیروگلیف حک شده بر اضلاع ابلیسک ها، غالباً شامل ستایش فراعنه، رویدادهای مهم سلطنت آن ها و دعاهایی برای خدایان بود. پوشش نوک هرمی آن ها با آلیاژ الکتروم (ترکیبی از طلا و نقره) باعث بازتاب نور خورشید می شد و جلوه ای روحانی به این سازه ها می بخشید. تفاوت کلیدی ابلیسک های اصیل مصری در این بود که آن ها از یک تکه سنگ یکپارچه تراشیده می شدند، در حالی که ابلیسک های ساخته شده در تمدن های دیگر یا نمونه های مدرن، غالباً از چند تکه سنگ مجزا تشکیل شده اند.

تمدن های باستانی میزبان ابلیسک ها (به جز مصر باستان)

امپراتوری آشور: غنیمت های جنگی و نمادهای قدرت

تمدن آشور، که به دلیل قدرت نظامی و فتوحات گسترده اش شناخته می شود، در قرون میانه هزاره اول پیش از میلاد، به اوج شکوه خود رسید. فتوحات آشوریان، آن ها را با تمدن های قدرتمند همسایه، از جمله مصر، درگیر کرد. این درگیری ها نه تنها منجر به گسترش قلمرو آشور شد، بلکه تبادل فرهنگی و انتقال میراث هنری را نیز در پی داشت.

یکی از بارزترین نمونه های این انتقال، ورود ابلیسک های مصری به سرزمین آشور بود. «آشوربانیپال»، پادشاه قدرتمند آشور (حدود ۶۶۹-۶۲۷ پیش از میلاد)، پس از لشکرکشی موفقیت آمیز خود به مصر و غارت شهر باستانی تبس در سال ۶۶۴ پیش از میلاد، دو ابلیسک عظیم مصری را به عنوان غنیمت های جنگی با خود به پایتختش، نینوا (در عراق امروزی)، آورد. این اقدام بیش از آنکه یک علاقه صرفاً هنری باشد، بیانی آشکار از قدرت و چیرگی آشور بر یکی از کهن ترین و قدرتمندترین تمدن های جهان بود. ابلیسک ها در دربار آشوری، نمادی از پیروزی، سلطه و اقتدار پادشاه بر دشمنانش بودند.

شواهد تاریخی نشان می دهد که آشوری ها، برخلاف مصریان و آکسومی ها، ابلیسک های بومی به معنای ستون های یکپارچه و نوک تیز را به شیوه مصری نساختند. تخصص آن ها بیشتر در سنگ نگاره ها و ستون های تزئینی با نقش برجسته های مفصل بود. ابلیسک های منتقل شده به آشور، تنها به عنوان یادمان های جنگی و نمادهای غنیمت، در کنار دیگر آثار هنری غارت شده، در کاخ های سلطنتی به نمایش گذاشته می شدند. این وضعیت نشان می دهد که اگرچه آشوری ها از ابلیسک های مصری به عنوان ابزار تبلیغاتی استفاده می کردند، اما فلسفه و نمادشناسی عمیق مصری آن ها را به طور کامل در فرهنگ خود ادغام نکردند، بلکه بیشتر به جنبه نمادین قدرت آن ها توجه داشتند.

تمدن آکسومی (اتیوپی): ابلیسک هایی با امضای بومی

در قلب شمال اتیوپی، تمدن باستانی آکسوم از قرن اول میلادی تا حدود قرن هفتم، به عنوان یک قدرت اقتصادی و نظامی بزرگ شکوفا شد. این تمدن، نه تنها به دلیل موقعیت تجاری استراتژیکش، بلکه به خاطر دستاوردهای معماری منحصر به فرد خود نیز شهرت دارد که برجسته ترین آن ها، ابلیسک ها یا «ستل »های غول پیکر سنگی است.

ابلیسک های آکسومی، تفاوت های بارزی با نمونه های مصری دارند و بیانگر یک سبک هنری کاملاً بومی هستند. در حالی که ابلیسک های مصری معمولاً ستون های ساده ای بودند که با هیروگلیف تزئین می شدند، ابلیسک های آکسومی غالباً شبیه ساختمان های چندطبقه با پنجره ها و درهای کنده کاری شده به نظر می رسند. این ستون ها به دقت تراشیده شده بودند تا جزئیات معماری ساختمان ها را بازتاب دهند، گویی که خانه هایی عظیم برای مردگان هستند. این ستل ها اغلب از سنگ نفلین سینیت (Nepheline syenite)، سنگی آتشفشانی و بسیار مقاوم، ساخته شده بودند و نشان از مهارت بی نظیر آکسومی ها در سنگ تراشی داشت.

هدف اصلی از ساخت این ابلیسک ها در آکسوم، یادبود پادشاهان، ملکه و اشراف بزرگ بود. آن ها به عنوان علامت گذاری مقبره ها و نمادهای قدرت و اعتبار اجتماعی و مذهبی به کار می رفتند. این ابلیسک ها نه تنها برای زندگی پس از مرگ اهمیت داشتند، بلکه جایگاه و اعتبار خانواده های حاکم را نیز در جامعه زنده نگه می داشتند.

از معروف ترین ابلیسک های آکسوم، می توان به «ابلیسک بزرگ آکسوم» اشاره کرد که بلندترین نمونه کشف شده در این منطقه است. این ابلیسک ۲۴ متری، که در سال ۱۹۳۷ توسط نیروهای ایتالیایی به رم منتقل شد و پس از دهه ها مذاکره، در سال ۲۰۰۸ به اتیوپی بازگردانده شد، نمادی از هویت ملی و تاریخی اتیوپی است. نمونه دیگر، «ابلیسک پادشاه ازانا» است که در کنار دیگر ستل ها در میدان ابلیسک های آکسوم قرار دارد و عظمت این تمدن را به رخ می کشد. ابلیسک های آکسوم، با سبک خاص خود، روایتگر داستان تمدنی هستند که با الهام از محیط خود، نمادهایی بی بدیل از قدرت و ابدیت را خلق کردند.

امپراتوری روم باستان: کانون ابلیسک های جهان باستان

پس از فتح مصر توسط رومیان در سال ۳۰ پیش از میلاد و تبدیل آن به یک استان رومی، شیفتگی عمیق امپراتورهای روم به ابلیسک های مصری آغاز شد. آن ها این ستون های سنگی را نمادهای قدرت و اقتدار می دانستند و ده ها نمونه از آن ها را به قلب امپراتوری خود، یعنی رم، منتقل کردند. همین امر باعث شد که رم به پایتخت ابلیسک های جهان تبدیل شود، به طوری که امروزه بیشترین تعداد ابلیسک های باستانی مصری در این شهر و نقاط مختلف ایتالیا قرار دارند.

انتقال این سازه های غول پیکر، که وزن برخی از آن ها به صدها تن می رسید، نیازمند نبوغ مهندسی و منابع عظیمی بود. رومیان با استفاده از کشتی های مخصوص و مهارت های پیچیده، این ابلیسک ها را از معادن و معابد مصر به رم آوردند و در میدان ها، سیرک ها و فوروم های شهر نصب کردند. این ابلیسک ها نه تنها به عنوان یادگاری از پیروزی بر مصر، بلکه به عنوان ساعت آفتابی و تزئینات شهری مورد استفاده قرار می گرفتند و به شکوه معماری رومی می افزودند.

بیشترین تعداد ابلیسک های باستانی مصری در جهان، نه در مصر، بلکه در شهر رم، پایتخت امپراتوری روم باستان، یافت می شوند.

از مشهورترین ابلیسک های رومی که اصالتاً مصری بودند، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ابلیسک لاتران: این ابلیسک، با ارتفاعی بیش از ۳۲ متر، بلندترین ابلیسک باستانی جهان است. اصالتاً از معبد آمون در کارناک مصر به رم آورده شد و اکنون در میدان سن جیووانی در لاترانو قرار دارد. کتیبه های آن متعلق به توتموس سوم و توتموس چهارم هستند.
  • ابلیسک فلامینیو: این ابلیسک که در میدان دل پوپولو (Piazza del Popolo) خودنمایی می کند، دارای کتیبه هایی از رامسس دوم است و از هلیوپولیس به رم منتقل شد.
  • ابلیسک واتیکان/سنت پیتر: این ابلیسک بدون کتیبه، که در مرکز میدان سنت پیتر واتیکان قرار دارد، یکی از معدود ابلیسک های رم است که هرگز سقوط نکرد. کالیگولا آن را از هلیوپولیس به رم آورد و بعدها پاپ سیکستوس پنجم آن را در مکان فعلی اش نصب کرد. اهمیت آن برای واتیکان، فراتر از یک اثر باستانی است و به نمادی مذهبی تبدیل شده است.
  • ابلیسک مونتچیتوریو: این ابلیسک در میدان مونتچیتوریو قرار دارد و در اصل توسط آگوستوس از هلیوپولیس آورده شد. کاربرد اصلی آن به عنوان یک ساعت آفتابی عظیم بود که با سایه خود، زمان را به مردم شهر نشان می داد.

علاوه بر انتقال ابلیسک های مصری، رومیان نیز با الهام از آن ها، ابلیسک هایی را ساختند. نمونه هایی مانند ابلیسک هیرود بزرگ در قیصریه (سزاریا ماریتیمای امروزی)، شاهدی بر این تقلید و نوآوری است. این ابلیسک ها نشان دهنده تأثیر عمیق فرهنگ مصری بر معماری و شهرسازی رومی و تبدیل آن ها به نمادهای جاودانه قدرت و زیبایی در امپراتوری روم باستان هستند.

امپراتوری بیزانس (روم شرقی): میراثی در قلب قسطنطنیه

پس از تقسیم امپراتوری روم به دو بخش شرقی و غربی در سال ۳۹۵ میلادی، قسطنطنیه (استانبول امروزی) به عنوان پایتخت روم شرقی یا امپراتوری بیزانس، به مرکزی پرشکوه از فرهنگ و هنر تبدیل شد. بیزانسی ها نیز، همانند رومیان غربی، شیفته عظمت ابلیسک ها بودند و برخی از این یادگارهای سنگی را به شهر خود آوردند تا به شکوه پایتختشان بیفزایند.

برج و باروهای قسطنطنیه در طول قرون، میزبان ابلیسک هایی شدند که نمادی از تداوم قدرت و میراث رومی در شرق بودند. مهم ترین ابلیسک های موجود در استانبول عبارتند از:

  • ابلیسک تئودوسیوس (ابلیسک توتموس سوم): این ابلیسک باشکوه که اصالتاً متعلق به معبد کارناک در مصر و مربوط به زمان فرعون توتموس سوم است، توسط امپراتور تئودوسیوس اول در اواخر قرن چهارم میلادی به قسطنطنیه آورده شد و در میدان هیپودروم (میدان سلطان احمد کنونی) نصب گردید. پایه آن که به زیبایی تزئین شده، صحنه هایی از امپراتور تئودوسیوس و دربارش را در حال تماشای مسابقات و مراسم به تصویر می کشد و ارزش هنری و تاریخی بسیاری دارد. این ابلیسک سندی زنده از نبوغ مهندسی و قدرت سیاسی آن دوران است.
  • ابلیسک والد (Walled Obelisk): در همان میدان هیپودروم، ابلیسکی آجری و مرمری نیز قرار دارد که به «ابلیسک محصور» یا «ابلیسک کنستانتین» شهرت یافته است. این ابلیسک، برخلاف نمونه های مصری و تئودوسیوس که از یک تکه سنگ یکپارچه ساخته شده اند، از بلوک های سنگی تشکیل شده و در اصل با صفحات برنزی پوشانده شده بود که در طول جنگ های صلیبی به غارت رفتند. این ابلیسک به احترام کنستانتین هفتم پورفیروژنیتوس در قرن دهم میلادی مرمت و بازسازی شد و اگرچه به اندازه ابلیسک تئودوسیوس قدمت ندارد، اما به عنوان بخشی از هویت تاریخی میدان هیپودروم، اهمیت زیادی دارد.

این ابلیسک ها در قلب قسطنطنیه، نه تنها به زیبایی شهر می افزودند، بلکه به عنوان نمادهای اقتدار امپراتوری و یادآور ارتباطات عمیق تاریخی و فرهنگی با تمدن های گذشته، نقش مهمی ایفا می کردند.

تمدن های فنیقی و کنعانی: الهام و تقلید در ساحل مدیترانه

در سواحل شرقی دریای مدیترانه، تمدن های فنیقی و کنعانی (که اغلب در ادبیات تاریخی به هم مرتبط هستند)، از دیرباز با مصر باستان روابط تجاری و فرهنگی گسترده ای داشتند. این نزدیکی جغرافیایی و مبادلات مداوم، تأثیر عمیقی بر هنر و معماری این اقوام گذاشت و آن ها را با نمادها و سازه های مصری، از جمله ابلیسک ها، آشنا ساخت.

فنیقی ها که دریانوردان و بازرگانان ماهری بودند، در مسیرهای تجاری خود با معابد و ابلیسک های مصری روبرو می شدند. این برخورد فرهنگی منجر به الهام پذیری و تقلید از برخی از این عناصر معماری شد. با این حال، تفاوت اصلی ابلیسک های فنیقی و کنعانی با نمونه های مصری در ساختار آن ها بود. در حالی که ابلیسک های مصری از یک تکه سنگ یکپارچه تراشیده می شدند، ابلیسک های فنیقی و کنعانی غالباً از چندین قطعه سنگ ساخته می شدند که روی هم قرار می گرفتند. این تفاوت در روش ساخت، نشان دهنده تطبیق ایده های معماری با منابع محلی و تکنیک های موجود بود.

شواهد باستان شناسی در مناطقی مانند «بایبلوس» (جبیل امروزی در لبنان)، که یکی از شهرهای مهم فنیقی بود، نشان دهنده وجود «معبد ابلیسک» است. این معبد شامل مجموعه ای از ابلیسک های کوچک تر بود که به خدایان محلی، به ویژه «بَعَل»، تقدیم می شدند. این ابلیسک ها، اگرچه از نظر ابعاد و یکپارچگی با نمونه های مصری تفاوت داشتند، اما همان کارکرد نمادین ارتباط با الوهیت و یادبود را ایفا می کردند.

نقش ابلیسک ها در فرهنگ فنیقی و کنعانی، بیشتر به عنوان یادبودهای مذهبی و نمادهایی برای معابد بود و نشان می داد که چگونه یک ایده معماری از تمدنی دیگر، می تواند در فرهنگی جدید با اقتباس و تغییر، جایگاهی خاص برای خود پیدا کند. این ابلیسک ها، هرچند کمتر شناخته شده اند، اما حلقه مهمی در زنجیره تبادلات فرهنگی دنیای باستان به شمار می روند.

مقایسه و تحلیل: نگاهی به تفاوت ها و شباهت های ابلیسک ها در تمدن های مختلف

سفری که در میان تمدن های باستانی میزبان ابلیسک ها داشتیم، تصویری جامع از پیچیدگی ها و تنوع این سازه های سنگی را نمایان می سازد. در حالی که ریشه و مفهوم اصلی ابلیسک به مصر باستان بازمی گردد، هر تمدن باستانی که با این فرم معماری مواجه شده، آن را با ویژگی ها و نیازهای فرهنگی خود تلفیق کرده است.

مواد اولیه، روش های ساخت و ابعاد

تفاوت در مواد اولیه و روش های ساخت، یکی از بارزترین جنبه های مقایسه است. ابلیسک های مصری به دلیل استفاده از گرانیت قرمز اسوان و تراشیدن آن ها از یک تکه سنگ یکپارچه، در اوج مهارت و عظمت قرار دارند. این یکپارچگی، نه تنها نشان دهنده نبوغ مهندسی، بلکه نمادی از بی نقصی و جاودانگی بود.

در مقابل، ابلیسک های آکسومی، اگرچه همچنان از سنگ های سخت (مانند نفلین سینیت) ساخته می شدند، اما تفاوت عمده شان در تزئینات کنده کاری شده ای بود که آن ها را به شکل ساختمان های چند طبقه درمی آورد. این رویکرد، نمادی از تخصص محلی در معماری و هنر سنگ تراشی بود که بر تجلیل از پادشاهان و اشراف به شیوه ای بومی تمرکز داشت. فنیقی ها و کنعانی ها نیز، با استفاده از چندین قطعه سنگ به جای یکپارچگی، رویکرد متفاوتی در ساخت ابلیسک ها داشتند که احتمالاً به دلیل محدودیت های منابع سنگی یا تکنیک های مهندسی شان بود.

ابعاد ابلیسک ها نیز متغیر بود. در حالی که ابلیسک های مصری و برخی از نمونه های رومی (که اصالتاً مصری بودند) به ارتفاعات چشمگیر (بیش از ۳۰ متر) می رسیدند، ابلیسک های آکسومی نیز در مقیاس های بزرگ ساخته می شدند، اما ابلیسک های فنیقی غالباً کوچک تر بودند و بیشتر در معابد به کار می رفتند.

اهداف و نمادشناسی

نمادشناسی ابلیسک ها در هر تمدن، گرچه ریشه های مشترکی با قدرت و الوهیت داشت، اما در جزئیات متفاوت بود. در مصر، ابلیسک نماد ارتباط با خدای خورشید و تجلی قدرت الهی فرعون بود. این ستون ها به عنوان محافظ معابد و تضمین کننده جاودانگی نام فرعون عمل می کردند.

در آشور، ابلیسک ها عمدتاً نمادی از پیروزی نظامی و غنیمت گیری بودند، که به نمایش قدرت امپراتوری بر سرزمین های فتح شده می پرداختند. در آکسوم، آن ها نقش یادبودهای تدفینی برای پادشاهان و اشراف را ایفا می کردند و به نوعی، معماران بهشت بر روی زمین را شبیه سازی می کردند.

رومی ها نیز ابلیسک های مصری را به عنوان نمادی از فتح و عظمت امپراتوری خود به رم آوردند و آن ها را در میدان ها و سیرک های عمومی به کار گرفتند تا هم زیبایی شهر را بیفزایند و هم اقتدار خود را به نمایش بگذارند. بیزانسی ها نیز این نمادها را حفظ کردند و در پایتخت خود به عنوان بخشی از میراث رومی، آن ها را پاس داشتند.

اصالت، انتقال یا تقلید

در این کاوش، می توانیم سه رویکرد اصلی را تشخیص دهیم: تمدن هایی که ابلیسک های اصیل و بومی خود را خلق کردند (مانند آکسومی ها)، تمدن هایی که ابلیسک های مصری را منتقل و در قلمرو خود نصب کردند (مانند رومی ها و آشوری ها)، و تمدن هایی که با تقلید و الهام از مصریان، نمونه های محلی را با ویژگی های خاص خود ساختند (مانند فنیقی ها و کنعانی ها).

تأثیر ابلیسک های مصری بر این تمدن ها غیرقابل انکار است. آن ها الهام بخش خلق سبک های محلی شدند و نشان دادند که چگونه یک فرم معماری می تواند از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی فراتر رفته و در تمدن های مختلف، با تفاسیر و کاربردهای جدید، به حیات خود ادامه دهد. این پدیده ها گواه زنده ای از شبکه های پیچیده ارتباطات و تبادلات فرهنگی در دنیای باستان هستند که هر یک، داستانی منحصر به فرد از تعامل انسان با سنگ و مفهوم جاودانگی را روایت می کنند.

نتیجه گیری: ابلیسک ها، نمادهای پایداری و ارتباطات بین تمدنی

در پایان این سفر تاریخی، درمی یابیم که ابلیسک ها، این ستون های سنگی باشکوه با نوک هرمی، فراتر از نمادهای صرف در مصر باستان، به عنوان پدیده ای بین تمدنی خود را به اثبات رسانده اند. گرچه مصر زادگاه و اوج هنر ساخت ابلیسک های یکپارچه بود، اما این سازه ها دیوارهای جغرافیایی را درنوردیدند و در تمدن هایی چون آشور، آکسوم، روم باستان، بیزانس و حتی در میان فنیقی ها و کنعانی ها جای گرفتند.

این هرم سنگ ها، نه تنها به عنوان یادمان های قدرت فراعنه یا خدایان خورشید، بلکه در نقش غنیمت های جنگی، نمادهای امپراتوری، یادبودهای سلطنتی، و حتی ابزارهای شهری مانند ساعت آفتابی، معنای جدیدی یافتند. از ابلیسک های غارت شده آشوری که نماد پیروزی بودند، تا ستل های بومی آکسومی که داستان پادشاهان را روایت می کردند و ده ها ابلیسک مصری که شکوه رم را دوچندان ساختند، هر کدام فصلی از داستان بشر را بازگو می کنند. ابلیسک های قسطنطنیه نیز یادآور تداوم میراث رومی در شرق بودند و ابلیسک های چندتکه فنیقی، الهامی از هنر مصری را به نمایش گذاشتند.

امروزه، این ابلیسک ها نه تنها به عنوان شگفتی های معماری و مهندسی باستان ستایش می شوند، بلکه به عنوان نمادهایی قدرتمند از ارتباطات فرهنگی، جاه طلبی های سیاسی و باورهای مذهبی در طول اعصار، اهمیت دارند. حفظ و مطالعه این آثار باستانی، به ما کمک می کند تا درک عمیق تری از تاریخ بشر، تبادلات تمدنی و اشتیاق انسان به جاودانگی و عظمت به دست آوریم.

دکمه بازگشت به بالا