خلاصه کتاب لسان العجم | میرزا حسن خان طالقانی (بررسی جامع)

خلاصه کتاب لسان العجم (نویسنده میرزا حسن خان طالقانی)
کتاب «لسان العجم» اثر میرزا حسن خان طالقانی، یکی از برجسته ترین گنجینه های دستور زبان فارسی سنتی است که در دوران قاجار به رشته تحریر درآمده. این اثر ارزشمند، نه تنها به عنوان یک منبع درسی در دارالفنون آن زمان مورد استفاده قرار گرفت، بلکه همچنان چراغ راهی برای پژوهشگران، دانشجویان و علاقه مندان به ریشه های دستورنویسی فارسی محسوب می شود.
در دنیای پرتلاطم قاجار، هنگامی که نسیم تجدد از غرب به آرامی در حال وزیدن بود و نیاز به آموزش های نظام مند در حوزه های مختلف علمی بیش از پیش احساس می شد، «لسان العجم» پا به عرصه وجود گذاشت. این کتاب، که از پیشگامان تدوین قواعد زبان فارسی به شیوه ای مدون و ساختاریافته به شمار می رود، حاصل تلاش های بی وقفه میرزا حسن خان طالقانی است؛ پژوهشگری که توانست با قلمی ساده و زبانی عاری از تکلف، پیچیدگی های دستور زبان را برای مخاطبان خود روشن سازد. مطالعه این اثر، همچون سفری به گذشته ای پربار است که در آن، نگاهی نو به چگونگی شکل گیری قواعد زبان پارسی انداخته می شود. هدف از این بازخوانی، نه تنها آشنایی با مباحث دستوری کهن، بلکه درک جایگاه این اثر در تاریخ پر فراز و نشیب زبان شناسی فارسی است. در این بررسی، به محتوای جامع کتاب، ساختار آن، و رویکرد منحصر به فرد نویسنده به مفاهیم دستوری پرداخته می شود تا تصویر جامعی از این اثر ماندگار به دست آید.
میرزا حسن خان طالقانی: پژوهشگری از دوران ناصری
میرزا حسن خان طالقانی، چهره ای برجسته از دوران قاجار، از فضلای نامور عصر خود بود که خدمات ارزشمندی در حوزه علم و ادب از خود برجای گذاشت. اطلاعات دقیقی از جزئیات زندگی ایشان در دسترس نیست، اما آنچه از اسناد و متون تاریخی برمی آید، نشان دهنده جایگاه رفیع او در مجامع علمی آن دوره است. او نه تنها به عنوان مدرس در دارالفنون، اولین دانشگاه مدرن ایران، فعالیت می کرد، بلکه در تألیف مجموعه بزرگ و سترگ «نامه ی دانشوران ناصری» نیز مشارکت داشت. این اثر، که به دستور ناصرالدین شاه و به همت علی قلی میرزای اعتضادالسلطنه، وزیر علوم وقت، آغاز شد، تلاشی پیشرو برای تدوین یک دائره المعارف گروهی در ایران بود. میرزا حسن خان طالقانی در کنار دانشمندانی چون شمس العلما محمدمهدی عبدرب آبادی و ملاآقا قزوینی، در این پروژه عظیم حضور داشت.
نگارش «لسان العجم» در چنین بستری از نیاز و نوآوری شکل گرفت. دارالفنون، با الگوبرداری از نظام آموزشی مدرن غرب، به تدریس زبان های خارجی به شیوه ای قانونمند می پرداخت، اما جای خالی یک کتاب درسی نظام مند برای آموزش قواعد زبان فارسی به شدت احساس می شد. این خلأ، مدیران دارالفنون را بر آن داشت تا به فکر تدوین اثری جامع و کاربردی در زمینه دستور زبان فارسی باشند. انگیزه ی اصلی میرزا حسن خان طالقانی از نگارش این کتاب، دقیقاً پاسخ به همین نیاز بود. او در مقدمه ی اثر خود، به تشویق یکی از تربیت شدگان دارالفنون و از «نمایش یافتگان دولت روزافزون ناصرالدین شاه» اشاره می کند که او را به نگارش این اصول تشویق کرده است.
رویکرد طالقانی در این کتاب، سادگی، وضوح و پرهیز از تکلفات رایج در نثر آن دوران است. او می کوشد تا با زبانی «عاری از تکلفات منشیانه و تصلفات وحشیانه»، قواعد پیچیده ی زبان را به شیوه ای روشن و قابل فهم ارائه دهد. این انتخاب، نه تنها به کارآمدی کتاب در محیط آموزشی دارالفنون کمک شایانی کرد، بلکه آن را به اثری ماندگار و قابل دسترس برای نسل های بعدی تبدیل ساخت. میرزا حسن خان طالقانی با درک عمیق از نیازهای زمانه و با بهره گیری از دانش خود، اثری را خلق کرد که نه تنها یک کتاب درسی، بلکه سندی مهم از تاریخ تفکر دستوری در ایران است.
ساختار لسان العجم: گشتی در چهارچوب اثر
کتاب «لسان العجم»، همانند بسیاری از متون علمی سنتی، با ساختاری منطقی و نظام مند تدوین شده است که خواننده را گام به گام در مسیر درک قواعد زبان فارسی پیش می برد. این اثر ارزشمند، در قالب یک «دیباچه»، «مقدمه»، «دو باب اصلی» و یک «خاتمه» سازمان دهی شده است. این چهارچوب، نشان دهنده ی رویکرد منظم میرزا حسن خان طالقانی در دسته بندی و ارائه ی مطالب دستوری است که خود نقطه ی قوتی در زمان نگارش آن به شمار می رود.
- دیباچه: کتاب با حمد و ستایش خداوند و پیامبر اکرم (ص) آغاز می شود، که سنتی رایج در نگارش کتب علمی و ادبی آن دوران بوده است. این بخش، حال و هوای معنوی و فرهنگی زمانه ی خود را به خوبی منعکس می کند.
- مقدمه: در این قسمت، نویسنده انگیزه ی خود را از نگارش کتاب تشریح می کند. همان طور که پیش تر اشاره شد، این انگیزه، برآمده از نیاز دارالفنون به یک کتاب درسی جامع برای آموزش زبان فارسی و تشویق یکی از بزرگان عصر ناصری بوده است. نویسنده در اینجا بر رویکرد خود مبنی بر نگارش به زبانی ساده و به دور از تکلفات تأکید می ورزد.
- باب اول در مفردات: این باب به بررسی واژگان فارسی به صورت منفرد و اجزای تشکیل دهنده کلام می پردازد. این بخش، بنیاد و زیربنای درک ساختار کلمات را فراهم می آورد و اولین قدم در مسیر شناخت زبان است.
- باب دوم در مرکبات: پس از شناخت مفردات، نوبت به ترکیب آن ها و ساختار جمله می رسد. این باب به نحوه ی ارتباط کلمات با یکدیگر و تشکیل جملات معنا دار اختصاص یافته است. این قسمت از کتاب، پیچیده ترین و شاید کاربردی ترین مباحث دستوری را در بر می گیرد.
- خاتمه: کتاب با یک بخش پایانی یا خاتمه به اتمام می رسد که معمولاً شامل جمع بندی یا توصیه های پایانی است.
این ساختار دو بابی، رویکردی منطقی و گام به گام را به نمایش می گذارد: ابتدا شناخت اجزای خرد کلام (مفردات) و سپس ترکیب آن ها برای ساخت واحدهای بزرگتر و معنا دارتر (مرکبات). این تقسیم بندی، فهم مطالب را برای دانش آموزان دارالفنون ساده تر می ساخته و چارچوبی منظم برای تدریس فراهم می آورده است. روانی و سادگی زبان، حتی در چینش این ساختار، به گونه ای آشکار است که خواننده احساس سردرگمی نمی کند و می تواند با مسیری مشخص، به درک عمیق تری از قواعد زبان فارسی دست یابد.
باب اول: مفردات – ریشه های بنیادین واژگان فارسی
باب اول کتاب «لسان العجم» به مبحث «مفردات» اختصاص دارد؛ به عبارت دیگر، این بخش به بررسی کلمات فارسی به صورت تکی و اجزای سازنده آن ها می پردازد. میرزا حسن خان طالقانی در این قسمت، با رویکردی بنیادین، خواننده را با اساسی ترین واحدهای کلام آشنا می سازد. او ابتدا به تعریف کلمه می پردازد و سپس، اقسام کلمه را از دیدگاه سنتی دستور زبان فارسی تشریح می کند.
در این باب، سه قسم اصلی کلمه مورد بررسی قرار می گیرد:
- اسم: نویسنده به تعریف اسم و ویژگی های آن می پردازد. اسم به عنوان کلمه ای که بر شخص، شیء، مکان، یا مفهومی دلالت دارد، معرفی می شود. طالقانی به نحوه ی شناخت اسم در جمله و برخی از نشانه های آن اشاره می کند.
- فعل: فعل به عنوان کلمه ای که انجام کاری، وقوع حالتی، یا روی دادن رویدادی را در زمانی مشخص نشان می دهد، تشریح می شود. این بخش به تفصیل به انواع فعل و چگونگی تشخیص آن از دیگر اقسام کلمه می پردازد، که در ادامه و در باب مرکبات، نقش محوری پیدا می کند.
- حرف: حرف به عنوان کلمه ای که به تنهایی معنای کاملی ندارد و معنای آن در کنار کلمات دیگر کامل می شود، معرفی می شود. نقش حروف در ایجاد ارتباط میان اجزای جمله و کامل کردن معنای کلام، از نکات کلیدی این بخش است.
رویکرد طالقانی در باب مفردات، بسیار ساده و روشن گرانه است. او سعی دارد تا با بیانی روان، حتی ابتدایی ترین مقولات دستوری را برای خواننده تبیین کند. این سادگی در تشریح، به ویژه برای دانشجویان و کسانی که تازه با قواعد زبان فارسی آشنا می شوند، بسیار سودمند بوده است. نویسنده با دقت، ویژگی های هر نوع کلمه را با مثال های گویا و قابل فهم توضیح می دهد تا درک مفاهیم برای مخاطب آسان تر گردد. این بخش، شالوده ای محکم برای ورود به مباحث پیچیده تر باب دوم، یعنی «مرکبات»، فراهم می آورد. فهم دقیق مفردات، کلید اصلی برای تحلیل ساختار جملات و درک نحوه ی ارتباط میان کلمات در زبان فارسی است.
باب دوم: مرکبات – از کلمه تا ساختار جمله
پس از آشنایی با اجزای منفرد کلام در باب اول، «لسان العجم» در باب دوم خود، خواننده را به دنیای ترکیب کلمات و ساختار جملات راهنمایی می کند. این بخش، نقطه ی اوج مباحث دستوری کتاب است، چرا که به چگونگی شکل گیری معنا از کنار هم قرار گرفتن کلمات می پردازد. در اینجا، میرزا حسن خان طالقانی با هوشمندی، مفاهیم پیچیده ای را با زبانی ساده تشریح می کند.
فعل اخباری و فعل انشائی: تمایز کلیدی در کلام فارسی
یکی از مهم ترین و بنیادین ترین مباحثی که در باب مرکبات مورد توجه قرار می گیرد، تمایز میان «فعل اخباری» و «فعل انشائی» است. این دو مفهوم، پایه های اصلی درک کارکرد جملات در زبان فارسی را تشکیل می دهند و طالقانی با دقت ویژه ای به تشریح آن ها پرداخته است.
بدان که گاه متکلّم را مقصود فهمانیدن و اِخبار کردن به مخاطب است بر اینکه یک اثری از فاعلی در یک زمانی صادر و ظاهر شد یا نشد، یا صادر می شود یا نخواهد شد. پس چنین سخن با قطع نظر و ملاحظۀ گوینده اش که راستگوست یا دروغگو، مخاطب محض شنیدن آن سخن، آن را دو گونه احتمال می تواند داد: یکی آنکه این سخن مطابق و موافق است با آن چیزی که در خارج اتفاق افتاده است یا نیفتاده یا می افتد یا نمی افتد؛ دیگری آنکه احتمال دهد که این خبر مطابق واقع نیست، چنانکه گویی «احمد آمد» که مخاطب با قطع نظر از قائل، احتمال راست و دروغ هر دو را می دهد. اینگونه از افعال که این دو احتمال در آن جاری و راه یابد، «فعل اخباری» گویند.
فعل اخباری، همان طور که از نامش پیداست، برای بیان یک خبر یا گزارش از یک واقعیت به کار می رود. ماهیت این افعال به گونه ای است که می توان درباره ی صدق یا کذب آن ها قضاوت کرد؛ یعنی می توان گفت که آیا خبری که داده شده، مطابق با واقعیت خارجی است یا خیر. جملاتی مانند «هوا سرد است» یا «کتاب را خواندم»، جملاتی اخباری هستند، چرا که می توان درستی یا نادرستی آن ها را سنجید. این نوع افعال، بنیاد ارتباطات روزمره و انتقال اطلاعات را تشکیل می دهند.
و اگر طریق آن دو احتمال در آن سخن با قطع نظر از گوینده اش مسدود باشد، آن چنان فعل را «فعل انشائی» گویند، مانند اینکه گویی «احمد بیا» و «خلیل برو» که مخاطب نمی تواند احتمال دهد که طلب «آمدن احمد» و «رفتن خلیل» آیا مطابق است با واقع یا نیست. پس باید دانست که فعل های انشائی در زبان پارسی منحصرند به طلب و خواهش.
در مقابل، فعل انشائی، فعلی است که هدف از آن بیان خبری نیست و نمی توان آن را به راست یا دروغ متصف کرد. این افعال، به جای گزارش واقعیت، خودِ واقعیت را ایجاد می کنند یا بیانگر نوعی خواست، دستور، آرزو، یا پرسش هستند. وقتی گفته می شود «لطفاً در را ببندید» یا «ای کاش می آمد»، گوینده در حال گزارش یک وضعیت نیست، بلکه در حال ایجاد یک فرمان یا بیان یک آرزو است. میرزا حسن خان طالقانی به درستی اشاره می کند که افعال انشائی در زبان فارسی، عمدتاً به طلب و خواهش منحصر می شوند. این تمایز، کلید فهم انواع جملات و کاربردهای متفاوت آن ها در گفتار و نوشتار است.
افعال طلبی: درخواست و خواست در زبان
همان طور که گفته شد، افعال انشائی در زبان فارسی، اغلب به افعال طلبی گره خورده اند. میرزا حسن خان طالقانی، افعال طلبی را به سه قسم اصلی تقسیم می کند که هر یک کارکردی خاص در کلام دارند:
- استفهام (پرسش): هدف از استفهام، کسب اطلاع و آگاهی از چیزی است که در ذهن مخاطب قرار دارد یا گوینده از آن بی خبر است. این نوع افعال، برای طرح پرسش ها و جستجوی پاسخ ها به کار می روند. نمونه ای که طالقانی بیان می کند: «آیا علی آمد؟» در این جمله، گوینده در پی کسب خبر آمدن یا نیامدن علی است.
- امر (دستور): قسم امر، به معنی ایجاد یک اثر یا وقوع یک فعل در جهان خارج توسط مخاطب است. گوینده از طریق فعل امر، از مخاطب می خواهد که کاری را انجام دهد. مانند: «احمد بیا». در اینجا، گوینده می خواهد عمل آمدن از سوی احمد محقق شود.
- نهی (منع): نهی، دقیقا نقطه ی مقابل امر است و به معنای درخواست ترک انجام یک عمل یا جلوگیری از وقوع اثری در جهان خارج است. مثال: «خلیل نرو». در این حالت، گوینده می خواهد عمل رفتن از سوی خلیل صورت نگیرد.
این تقسیم بندی دقیق افعال طلبی، نشان دهنده ی درک عمیق میرزا حسن خان طالقانی از پیچیدگی های فعل در زبان فارسی و کاربردهای مختلف آن در ارتباطات انسانی است. او با ارائه این مباحث، به خواننده کمک می کند تا نه تنها ساختار جملات، بلکه قصد و نیت گوینده را نیز درک کند، که این خود قدمی بزرگ در راستای آموزش صحیح زبان است.
دیگر مباحث مهم در باب مرکبات شامل بررسی انواع جملات (مانند جمله خبری، جمله پرسشی، جمله امری و غیره)، اجزای اصلی جمله (مانند نهاد و گزاره)، و نقش نمایی ها (نقش کلمات در جمله) می شود. طالقانی با تکیه بر سادگی بیان و مثال های کاربردی، خواننده را در مسیر شناخت ساختارهای پیچیده ی زبان فارسی هدایت می کند و پلی میان درک مفردات و توانایی ترکیب آن ها برای تولید کلام معنا دار ایجاد می نماید.
اهمیت و جایگاه لسان العجم در سپهر دستورنویسی فارسی
کتاب «لسان العجم» میرزا حسن خان طالقانی، نه تنها یک اثر آموزشی در زمان خود، بلکه نقطه ی عطفی در تاریخ دستورنویسی فارسی به شمار می رود. این اهمیت، از جهات گوناگونی قابل بررسی است که هر یک بر جایگاه ویژه این کتاب در تاریخ علم زبان شناسی فارسی تأکید می کنند.
یکی از مهم ترین دلایل اهمیت «لسان العجم»، رویکرد نظام مند و ساختاریافته ی آن است. پیش از این کتاب، بسیاری از آثار دستوری فارسی یا به زبان عربی بودند، یا به شیوه حاشیه نویسی بر کتب عربی نگاشته می شدند، و یا فاقد یک چهارچوب آموزشی منسجم بودند. طالقانی با نگارش اثری مستقل و جامع به زبان فارسی، آن هم با تقسیم بندی مشخص به مفردات و مرکبات، راه را برای تدوین دستورهای بعدی هموار ساخت. این رویکرد، برای اولین بار، قواعد زبان فارسی را به شیوه ای مدرن و قابل تدریس در محیط های آموزشی نوین مانند دارالفنون ارائه داد.
زبان آموزشی و ساده ی «لسان العجم» نیز از دیگر نقاط قوت آن است. در دورانی که بسیاری از متون علمی به نثری پر تکلف و پیچیده نوشته می شدند، طالقانی آگاهانه از «تکلفات منشیانه و تصلفات وحشیانه» پرهیز کرد تا کتابش برای دانش آموزان و عموم علاقه مندان قابل فهم باشد. این سادگی و وضوح، تأثیر بسزایی در فراگیر شدن آموزش دستور زبان فارسی و آسان سازی دسترسی به آن داشت.
تأثیر «لسان العجم» بر دوره های بعدی آموزش و پژوهش زبان فارسی نیز انکارناپذیر است. این کتاب، الگویی برای نویسندگان و محققان پس از خود فراهم آورد تا به تدوین دستورهای فارسی به شیوه ای منظم تر و کاربردی تر بپردازند. بسیاری از اصطلاحات و دسته بندی های دستوری که امروزه نیز در کتب دستور زبان فارسی مورد استفاده قرار می گیرند، ریشه در همین آثار سنتی و پیشرو دارند. «لسان العجم» به خوبی نشان می دهد که چگونه نیاز یک مرکز آموزشی نوین مانند دارالفنون، توانست به خلق اثری ماندگار و تأثیرگذار در تاریخ زبان فارسی منجر شود. این کتاب نه تنها قواعد زبان را تشریح می کند، بلکه خود به نوعی، تجربه ی شکل گیری یک زبان علمی جدید را در بستر تاریخ نشان می دهد.
نقد و بررسی لسان العجم: گشودن افق های تازه
هر اثر علمی و پژوهشی، فارغ از ارزش تاریخی و اهمیت خود در زمان نگارش، نیازمند نقد و بررسی است تا نقاط قوت آن برجسته و محدودیت هایش نیز از منظر دانش روز مشخص شود. کتاب «لسان العجم» میرزا حسن خان طالقانی نیز از این قاعده مستثنی نیست و بررسی آن از دیدگاه های مختلف، می تواند افق های تازه ای را در شناخت تاریخ دستورنویسی فارسی بگشاید.
نقاط قوت: سادگی، منطق و جامعیت
سادگی و روانی متن: یکی از بارزترین نقاط قوت «لسان العجم»، سادگی و روانی بی تکلف آن است. طالقانی آگاهانه از پیچیده گویی و اصطلاحات نامأنوس پرهیز کرده تا کتابش برای طیف وسیع تری از مخاطبان، به ویژه دانشجویان دارالفنون، قابل فهم باشد. این ویژگی، آن را به ابزاری کارآمد برای آموزش قواعد زبان فارسی تبدیل کرده است.
رویکرد منطقی و طبقه بندی شده: ساختار دو بابی (مفردات و مرکبات) و تقسیم بندی های داخلی هر باب، نشان دهنده ی یک رویکرد منطقی و سازمان یافته است. این طبقه بندی، به خواننده کمک می کند تا قدم به قدم با مفاهیم دستوری آشنا شود و ارتباط میان اجزای مختلف کلام را درک کند. این منطق در چینش مطالب، حتی امروزه نیز می تواند الهام بخش روش های آموزشی باشد.
جامعیت برای زمان خود: با توجه به نیازهای آموزشی زمانه ی نگارش، «لسان العجم» اثری نسبتاً جامع در زمینه قواعد دستوری فارسی محسوب می شود. این کتاب، بسیاری از مباحث بنیادین زبان را پوشش می دهد و به عنوان یک منبع درسی، از کفایت لازم برخوردار بوده است.
اهمیت تاریخی و آموزشی: این کتاب نه تنها سندی از تاریخ تفکر دستوری در ایران است، بلکه نشان دهنده ی تلاش های اولیه برای مدرن سازی آموزش زبان فارسی در بستری نوین مانند دارالفنون است. مطالعه آن، درک عمیق تری از سیر تحول زبان شناسی در ایران فراهم می آورد.
محدودیت ها: از نگاه زبان شناسی نوین
عدم تطابق کامل با برخی نظریات جدید: از منظر زبان شناسی نوین، که بر پایه رویکردهای علمی تر و دقیق تر بنا شده، «لسان العجم» طبیعی است که دارای محدودیت هایی باشد. برخی از تعاریف یا دسته بندی ها ممکن است با نظریات معاصر زبان شناسی کاملاً همخوانی نداشته باشند. به عنوان مثال، رویکرد به مقولاتی چون واژه شناسی یا نحو، با آنچه امروزه در زبان شناسی مدرن مطرح است، تفاوت هایی دارد.
ابهامات ناشی از کمبود اطلاعات درباره ی نویسنده: همان طور که در بخش معرفی نویسنده نیز اشاره شد، اطلاعات زیادی از زندگی و پیشینه ی علمی میرزا حسن خان طالقانی در دست نیست. این کمبود، گاهی فهم کامل انگیزه ها، منابع، و رویکردهای خاص او را دشوار می سازد و تحلیل عمیق تر اثر را با چالش هایی مواجه می کند. این محدودیت در واقع بیشتر به منابع موجود برمی گردد تا خود اثر.
با این حال، باید در نظر داشت که هر اثر تاریخی را باید در بستر زمان و مکان خود سنجید. «لسان العجم» با تمام نقاط قوت و محدودیت هایش، همچنان به عنوان اثری پیشرو و ارزشمند در تاریخ دستورنویسی فارسی باقی می ماند. این نقد و بررسی، نه برای کاستن از ارزش کتاب، بلکه برای درک بهتر جایگاه آن در سیر تحول دانش زبان شناسی فارسی و گشودن مسیر برای پژوهش های آتی است.
نتیجه گیری: میراث ماندگار لسان العجم در گذر زمان
کتاب «لسان العجم» اثر میرزا حسن خان طالقانی، بیش از یک کتاب دستور زبان ساده، سندی ارزشمند از تاریخ فرهنگ و دانش در ایران قاجار است. این اثر، همچون پلی میان سنت های دیرینه ی دستورنویسی و نیازهای نوین آموزشی زمان خود، نقش آفرینی کرده است. با رویکردی ساده، نظام مند و دور از تکلفات، طالقانی توانست قواعد زبان فارسی را به شیوه ای ارائه دهد که نه تنها برای دانشجویان دارالفنون آن زمان قابل درک باشد، بلکه برای نسل های بعد نیز به عنوان الگویی برای نگارش دستورهای زبان باقی بماند.
اهمیت «لسان العجم» تنها به محتوای دستوری آن محدود نمی شود؛ بلکه به عنوان نمادی از تلاش برای بومی سازی و مدرن سازی آموزش در ایران، جایگاهی ویژه دارد. این کتاب، گواهی است بر درک عمیق میرزا حسن خان طالقانی از نیازهای آموزشی و توانایی او در تدوین اثری که هم کاربردی باشد و هم از دقت علمی لازم برخوردار. از تمایز بنیادین میان افعال اخباری و انشائی گرفته تا دسته بندی افعال طلبی، هر بخش از این کتاب، دریچه ای به سوی فهم عمیق تر ساختار و منطق زبان فارسی می گشاید.
در نهایت، «لسان العجم» یک میراث ماندگار است که ما را به بازخوانی و تحلیل مداوم آثار گذشته فرا می خواند. این بازخوانی، نه تنها به ما کمک می کند تا ریشه ها و سیر تحول دستور زبان فارسی را بهتر بشناسیم، بلکه این فرصت را فراهم می آورد تا از خرد گذشتگان برای غنای دانش امروز بهره مند شویم. برای دانشجویان زبان و ادبیات فارسی، پژوهشگران زبان شناسی، و هر آنکه به ریشه های زبان مادری خود علاقه مند است، مطالعه ی این کتاب و آثار مشابه آن، تجربه ای روشنگر و عمیق خواهد بود. این سفر به گذشته، نه تنها دانشی نو می افزاید، بلکه حس پیوستگی با تاریخ پربار زبان فارسی را نیز تقویت می کند.