خلاصه کتاب کینه کمین کرده ( نویسنده اشکان بیگی )

«کینه کمین کرده» اثر اشکان بیگی، روایتی عمیق و تکان دهنده از بی مهری های خانوادگی، تبعیض جنسیتی و پیامدهای ویرانگر کینه و انتقام است که خواننده را به سفری پرفرازونشیب در اعماق روان انسان می برد. این رمان اجتماعی و روانشناختی، داستانی است که از بطن جامعه برخاسته و زخم های پنهان روح ستاره، شخصیت اصلی، را با جزئیاتی ملموس آشکار می کند.

سفر با کینه کمین کرده سفری است به ژرفای رنج ها و تصمیمات سرنوشت ساز؛ جایی که خواننده خود را در میان تاریکی های روح ستاره می یابد و او را در مسیر پرپیچ وخم احساساتش همراهی می کند. این اثر نه تنها یک داستان، بلکه آینه ای است که بازتاب دهنده ی آسیب های اجتماعی و فرهنگی عمیقی است که می تواند بذر کینه را در دل انسان بکارد. اشکان بیگی با قلمی شیوا و در عین حال قدرتمند، خواننده را به تفکر و همذات پنداری با ستاره وامی دارد و او را برای درکی عمیق تر از پیام های پنهان کتاب، مشتاق به خواندن نسخه کامل می کند. این رمان، از همان صفحات ابتدایی، خواننده را درگیر داستانی می کند که در آن، یک دختر نوجوان، قربانی بی مهری و تبعیض می شود و سال ها بعد، کینه ای که در وجودش ریشه دوانده، او را به سمت تصمیمی هولناک و غیرقابل بازگشت سوق می دهد.

شناسنامه کتاب: نگاهی سریع به اثری ماندگار

«کینه کمین کرده» رمانی است که با زبانی ساده، اما در عمق، خواننده را به تأمل وا می دارد. اطلاعات اصلی این کتاب در جدول زیر آمده است تا تصویر واضح تری از این اثر ارائه شود:

عنوان	توضیح
نام کامل کتاب	کینه کمین کرده
نویسنده	اشکان بیگی
ناشر	نشر داهی
سال انتشار	۱۴۰۳
تعداد صفحات	۲۴۰ صفحه
ژانرها	رمان اجتماعی، رمان روانشناختی، معمایی، درام

اشکان بیگی: صدای رنج های پنهان جامعه

اشکان بیگی، نویسنده ای توانا در ادبیات معاصر فارسی، با آثار خود همواره به سراغ لایه های پنهان جامعه می رود و با رویکردی روانشناختی، داستان هایی عمیق و تأثیرگذار خلق می کند. او توانایی بی نظیری در کشف و روایت دردهای خاموش و فراموش شده دارد و شخصیت هایی می آفریند که آینه ای از واقعیت های تلخ زندگی بسیاری از افراد هستند.

سبک نگارش اشکان بیگی با خلق فضاهای تعلیق آمیز و شخصیت های پیچیده شناخته می شود. او با دقت و جزئی نگری، انگیزه های درونی شخصیت ها را کاوش می کند و به مسائل اجتماعی از منظری روانشناسانه می پردازد. آثار او معمولاً فراتر از یک داستان صرف، به تحلیل عمیق روحیات انسان و تأثیرات محیط بر سرنوشت او می پردازند. اشکان بیگی جایگاه خود را در ادبیات فارسی با خلق آثاری تثبیت کرده که علاوه بر جذابیت داستانی، خواننده را به تفکر وامی دارند و او را با ابعاد مختلفی از واقعیت های اجتماعی درگیر می کنند. «کینه کمین کرده» نمونه ای برجسته از این رویکرد است که نشان می دهد چگونه نویسنده می تواند با زبان داستان، به مسائلی حیاتی و گاهاً نادیده گرفته شده در جامعه بپردازد.

گام به گام در تاریکی کینه کمین کرده: خلاصه جامع داستان

«کینه کمین کرده» خواننده را به سفری نفس گیر در زندگی دختری به نام ستاره می برد؛ دختری که سرنوشت او از همان آغاز با بی مهری و تبعیض گره خورده است. داستان در ده فصل روایت می شود و اشکان بیگی با هنرمندی خاص خود، هر فصل را پله ای برای عمیق تر شدن در ذهن و روان ستاره قرار می دهد.

تولد بذرهای کینه: دوران کودکی ستاره

در آغازین فصول رمان، با ستاره آشنا می شویم؛ دخترکی که در یک خانواده پسردوست متولد شده است. از همان ابتدای زندگی، ستاره احساس می کند که حضورش در این خانواده، برخلاف میل قلبی مادر و پدر است. خواسته والدین برای داشتن فرزند پسر، سایه ای سنگین بر کودکی ستاره می اندازد. او بارها شاهد تلاش های بی وقفه مادر برای پسردار شدن بوده، تلاش هایی که از دارو و درمان گرفته تا توسل به خرافات را شامل می شود. این تلاش ها، ناخواسته، ستاره را به حاشیه می راند و احساس سرخوردگی و مهجور ماندن را در او تقویت می کند.

مادر، در تکاپوی رسیدن به آرزوی دیرینه خود، ناخودآگاه از ستاره فاصله می گیرد و او را با نیازهای عاطفی برآورده نشده اش تنها می گذارد. ستاره در این دوران، خود را با دوستان و همکلاسی هایش مقایسه می کند و درمی یابد که جایگاه او در خانواده اش، به هیچ وجه شبیه به آن چیزی نیست که در محیط اطرافش می بیند. او احساس می کند که باید زودتر از همسالانش بزرگ شود، بار مسئولیت هایی را به دوش بکشد که برای سنش سنگین است و همواره تلاش کند تا خود را به خانواده اش ثابت کند، تلاشی بی پایان که اغلب به شکست و ناامیدی منجر می شود.

محتوای رقبا نیز اشاره ای به یک صحنه از کودکی ستاره دارد که در آن پدرش خسته از کار به خواب رفته و مادرش با عصبانیت به خانه می آید و ستاره را با جملات تندی مخاطب قرار می دهد: تو چی کار کردی دختر؟ تو آخرش منو می کشی. آخه چرا همه جا آبروی منو می بری؟ خسته ام کردی… این بخش به خوبی نشان می دهد که ستاره چگونه از همان کودکی مورد سرزنش و بی مهری قرار گرفته و بذر کینه در دل او کاشته شده است.

سهراب، سایه ای بر ستاره: آغاز یک جدایی تلخ

ماجرای تلخ زندگی ستاره زمانی به اوج خود می رسد که مادر سرانجام به آرزوی خود دست می یابد و پسری به نام سهراب متولد می شود. با تولد سهراب، تمام توجه و محبت خانواده، به خصوص مادر، معطوف به او می شود. سهراب به مرکز جهان خانواده تبدیل می شود و ستاره، که پیش از این نیز از محبت کافی محروم بود، به کلی به فراموشی سپرده می شود. او ناخواسته نقش مادر دوم یا پرستاری را برای سهراب ایفا می کند و این در حالی است که خودش نیز هنوز در سن نوجوانی قرار دارد و نیازمند توجه و مراقبت است.

حضور سهراب به مثابه سایه ای سنگین بر زندگی ستاره می افتد، سایه ای که تمام نور را از او می گیرد. ستاره دیگر کودکی نمی کند، بلکه مسئولیت های بزرگی را به دوش می کشد، مسئولیت هایی که او را از دنیای خودش دور می کند و احساس جدایی و تنهایی را در او عمیق تر می سازد. این دوران، دوران شکل گیری و ریشه دواندن کینه ای عمیق در قلب ستاره است؛ کینه ای که از بی عدالتی، بی مهری و نادیده گرفته شدن نشأت می گیرد.

اوج بحران و انتخاب هولناک: لحظه تصمیم

داستان با پیشروی در فصول میانی، به اوج بحران خود می رسد؛ جایی که سال ها درد و رنج، نادیده گرفته شدن و تبعیض، ستاره را به نقطه ای می رساند که تصمیم به یک اقدام ریشه ای و غیرقابل بازگشت می گیرد. در این لحظات، خواننده شاهد درگیری های درونی ستاره است، کشمکش هایی میان عقل و احساس، میان سال ها سرکوب و تمایل به رهایی. او در ذهن خود، اعمال گذشته و حال را توجیه می کند و برای عملی که در شرف انجام آن است، دلایلی می تراشد که در جهان درون او، کاملاً منطقی به نظر می رسند.

اشکان بیگی در این بخش ها، بدون آنکه هویت دقیق فرد قربانی یا نتیجه نهایی اقدام ستاره را به طور کامل فاش کند، با استادی تمام، تعلیق و هیجان را در اوج نگه می دارد. خواننده با هر جمله، بیشتر درگیر این سؤال می شود که ستاره در نهایت چه خواهد کرد و آیا این کینه کمین کرده، سرانجام به یک فاجعه ی جبران ناپذیر منجر خواهد شد؟ این اوج داستان، نه تنها نقطه ی عطف زندگی ستاره، بلکه لحظه ای است که خواننده را به تفکر درباره ی پیامدهای نادیده گرفتن درد و رنج انسان ها، وامی دارد.

«می توانید احساس سرخوردگی و غصه ای را که بر دل یک دختر نوجوانِ مهجورمانده سنگینی می کند، درک کنید؟ ستاره دختری کم سن وسال است. در خانواده ای کوچک به دنیا آمده؛ خانواده ای پسردوست به سانِ خانواده های بسیاری که در اطراف خود دیده یا شنیده ایم!»

بازخوانی گذشته: روایت دردهای یک عمر

در فصول پایانی کتاب، ستاره به گذشته خود باز می گردد و سال ها رنج، ناامیدی و انزوای خود را روایت می کند. این بازخوانی گذشته، نه تنها برای خواننده، بلکه برای خود ستاره نیز به نوعی تخلیه روحی و شاید تلاشی برای توجیه اعمالش است. او لایه های مختلف درد و اندوهی را که از کودکی با او همراه بوده، بازگو می کند و خواننده را با خود در این سفر غم انگیز همراه می سازد.

روایت ستاره، پر از جزئیاتی است که نشان می دهد چگونه یک بی مهری کوچک، یک تبعیض ظاهراً ناچیز، می تواند در طول زمان رشد کند و به کینه ای ویرانگر تبدیل شود. این بخش از داستان، بدون لو دادن کامل پایان ماجرا، با زبانی گیرا و تأثیرگذار نوشته شده است تا کشش و کنجکاوی خواننده برای مطالعه نسخه اصلی کتاب و درک عمیق تر از سرنوشت ستاره، حفظ شود. اشکان بیگی در این روایت، پیچیدگی های روان انسان را به تصویر می کشد و از خواننده می خواهد که بدون قضاوت های عجولانه، به درک دردهای ستاره بپردازد و ابعاد مختلف این کینه کمین کرده را از زاویه دید او ببیند.

آینه ای از روان انسان: تحلیل شخصیت ها در کینه کمین کرده

رمان «کینه کمین کرده» سرشار از شخصیت های پیچیده و چندوجهی است که هر یک نقش بسزایی در شکل گیری و پیشبرد داستان ایفا می کنند. تحلیل این شخصیت ها، درک عمیق تری از مضامین اصلی کتاب به دست می دهد.

ستاره: نماد زخم خوردگان بی مهری

ستاره، شخصیت اصلی و محور تمام رخدادهای داستان، نمادی از دخترانی است که در سایه تبعیض جنسیتی و بی مهری خانوادگی، به فراموشی سپرده می شوند. او تجسم آسیب های روانی است که بی توجهی و اولویت دادن به فرزند پسر می تواند در روح یک کودک بکارد. انگیزه های ستاره برای اقدام هولناک خود، ریشه در سال ها تحقیر، نادیده گرفته شدن و عدم درک نیازهای عاطفی او دارد. تحولات روحی ستاره در طول داستان، از یک دختر معصوم و محتاج محبت تا فردی کینه جو و مستعد انتقام، با جزئیات دقیق به تصویر کشیده می شود. او نه تنها یک شخصیت داستانی، بلکه آینه ای است برای بازتاب درد بی صدای هزاران دختر در جامعه ای که هنوز هم درگیر کلیشه های جنسیتی است.

والدین: ریشه های تبعیض و بی توجهی

نقش مادر و پدر ستاره در شکل گیری شخصیت او، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آن ها، که خود قربانی تعصبات فرهنگی و انتظارات اجتماعی بوده اند، ناخواسته یا خواسته، بذرهای کینه را در دل ستاره می کارند. میل سیری ناپذیر مادر برای پسردار شدن و بی تفاوتی پدر نسبت به رنج های دخترش، هر دو به شکلی در شکل گیری درونیات ستاره سهیم هستند. این شخصیت ها، نمادی از والدینی هستند که بدون قصد و غرض، و یا گاهی با پیش زمینه های فرهنگی و اجتماعی، به نیازهای عمیق فرزندان خود بی توجهی می کنند و تبعیض را حتی در ناخودآگاه خود پرورش می دهند. بررسی رفتار آن ها، خواننده را به تأمل درباره مسئولیت پذیری والدین و تأثیر عمیق تربیت و محیط خانوادگی بر آینده فرزندان وامی دارد.

سهراب: نماد آرزوهای بر باد رفته

سهراب، برادر کوچک تر ستاره، هرچند به ظاهر در داستان نقش محوری مستقیمی در پیشبرد تصمیمات ستاره ندارد، اما حضور او به عنوان فرزند پسر مورد انتظار، نمادی قدرتمند از پسرخواهی جامعه و تأثیر ناخواسته آن بر زندگی خواهرش است. او تجسم تمام آرزوهایی است که والدین ستاره برای یک پسر داشتند و با تولد او، ستاره بیش از پیش در سایه قرار می گیرد. سهراب ناخواسته به ابزاری برای یادآوری دائمی کمبودها و نادیده گرفته شدن های ستاره تبدیل می شود و همین امر، به تشدید کینه ای که در وجود ستاره کمین کرده، دامن می زند. در واقع، سهراب نه به دلیل شخصیت خود، بلکه به دلیل جایگاهی که به او داده شده، عاملی کلیدی در داستان است.

جامعه و فرهنگ: بستر شکل گیری کینه

علاوه بر شخصیت های اصلی، جامعه و فرهنگ نیز به عنوان یک «شخصیت» نامرئی در داستان حضور دارد. رمان نشان می دهد که چگونه باورهای غلط اجتماعی، سنت های قدیمی و تبعیض های ریشه دار، بستر را برای شکل گیری چنین تراژدی هایی فراهم می کنند. اشکان بیگی با خلق این شخصیت ها و قراردادن آن ها در بستر یک جامعه مشخص، به خواننده این امکان را می دهد که فراتر از یک داستان فردی، به تحلیل عمیق تری از ریشه های اجتماعی کینه و خشونت بپردازد.

درس هایی از کینه کمین کرده: مضامین عمیق و پیام های پنهان

«کینه کمین کرده» فراتر از یک داستان صرف، گنجینه ای از مضامین عمیق اجتماعی و روانشناختی است که اشکان بیگی با هنرمندی خاص خود آن ها را روایت می کند. این کتاب، خواننده را به تأمل درباره ی ابعاد مختلف انسانی و اجتماعی دعوت می کند.

بی مهری خانوادگی و تبعیض جنسیتی: رنج فراموش شدگان

هسته اصلی و قدرتمندترین پیام کتاب، برجسته کردن «رنج فراموش شدن دختران در سایه پسران» است. رمان به شکلی دردناک نشان می دهد که چگونه آرزوی داشتن فرزند پسر و تعصبات فرهنگی پیرامون آن، می تواند به بی مهری های عمیق نسبت به دختران منجر شود. ستاره نمادی از تمام دخترانی است که قربانی این تبعیض ناگفته و گاهی ناخودآگاه می شوند، دخترانی که نیازهای عاطفی شان نادیده گرفته می شود و وجودشان کمتر از برادرانشان ارزیابی می گردد. اشکان بیگی با این رمان، به ریشه های فرهنگی و اجتماعی این پدیده می پردازد و تلنگری جدی به جامعه می زند.

زخم های روانی دوران کودکی: تأثیرات ماندگار

یکی دیگر از مضامین کلیدی کتاب، تأثیر عمیق و ماندگار آسیب های روانی دوران کودکی بر آینده انسان ها و تصمیمات آن هاست. ستاره ای که در کودکی مورد بی توجهی و سرزنش قرار گرفته، نمی تواند به سادگی از این زخم ها عبور کند. رمان به خواننده یادآوری می کند که تجربه های تلخ گذشته، به خصوص در سال های شکل گیری شخصیت، می توانند تا بزرگسالی همراه انسان باشند و او را به سمت تصمیمات و رفتارهایی سوق دهند که شاید در نگاه اول غیرمنطقی به نظر برسند، اما ریشه در دردهای کهنه دارند.

کینه و انتقام: نیروی ویرانگر درون

«کینه کمین کرده» کاوشی عمیق در ماهیت کینه و چگونگی تبدیل آن به نیرویی ویرانگر است. داستان ستاره نشان می دهد که چگونه کینه ای که در ابتدا کوچک و پنهان است، با گذشت زمان، رشد می کند و تمام وجود فرد را در بر می گیرد تا جایی که او را به سمت انتقامی سوق می دهد که پیامدهای غیرقابل جبرانی دارد. این رمان، هشداری است درباره پتانسیل مخرب کینه و اینکه چگونه می تواند زندگی فرد و اطرافیانش را به تباهی بکشاند. اشکان بیگی به زیبایی این مسیر تاریک را به تصویر می کشد و خواننده را با پیامدهای روانشناختی و اخلاقی انتقام درگیر می کند.

جامعه شناسی رمان و اخلاق قضاوت

کتاب، با قرار دادن یک داستان خانوادگی در بستر جامعه، به انعکاس مشکلات اجتماعی و فرهنگی موجود می پردازد. این رمان نه تنها یک داستان فردی، بلکه بازتابی از معضلات گسترده تر جامعه ایرانی است. از سوی دیگر، اشکان بیگی خواننده را به تأمل درباره تصمیمات شخصیت ها دعوت می کند و از قضاوت های سطحی بر حذر می دارد. او با روایت عمیق و چندبعدی، فضا را برای درک همدلانه فراهم می آورد و از خواننده می خواهد که به جای محکوم کردن، به درک ریشه های رفتارهای شخصیت ها بپردازد و ابعاد اخلاقی و انسانی آن را مورد بررسی قرار دهد.

هنر اشکان بیگی: سبک نگارش و ویژگی های ادبی کینه کمین کرده

اشکان بیگی در «کینه کمین کرده» از مجموعه ای از تکنیک های ادبی بهره گرفته است که این رمان را به اثری برجسته و فراموش نشدنی تبدیل می کند. توانایی او در روایتگری و فضاسازی، از جمله نقاط قوت این اثر محسوب می شود.

روایت روان و جزئیات ملموس

یکی از برجسته ترین ویژگی های «کینه کمین کرده»، زبان روان و جزئیات دقیق آن است. اشکان بیگی با استفاده از زبانی ساده، اما در عین حال پر احساس و توصیفی، خواننده را به عمق داستان می کشاند. او جزئیاتی را به کار می برد که به قدری ملموس هستند که خواننده خود را در فضای داستان و در کنار شخصیت ها احساس می کند. این روایت روان، نه تنها خواندن کتاب را دلنشین می سازد، بلکه به خواننده اجازه می دهد تا با ابعاد عاطفی و روانشناختی ستاره، به خوبی همذات پنداری کند و رنج های او را از نزدیک حس کند.

در بخشی از محتوای رقبا آمده است: «اشکان بیگی، روان و ساده، با احساس و مهارت بیانِ جزئیاتِ به اندازه، داستانی را خلق و روایت کرده، که از کف جامعه و به ویژه قشر متعصب برخاسته؛ داستانی درباره ی رنجِ فراموش شدن دختران در سایه ی سیاهِ پسران.» این توصیف به خوبی نمایانگر سبک بیگی در این کتاب است.

تعلیق و رازآلودگی: نبض تپنده داستان

اشکان بیگی به خوبی می داند چگونه هیجان و کنجکاوی خواننده را تا پایان داستان حفظ کند. عنصر تعلیق و رازآلودگی، نبض تپنده «کینه کمین کرده» است. او با افشای تدریجی اطلاعات و خلق موقعیت های مبهم، خواننده را وادار به ادامه مطالعه می کند. هر بخش از داستان، پرده از راز جدیدی برمی دارد و شخصیت ها را به تصمیمات سرنوشت ساز نزدیک تر می کند، اما هرگز تمام حقیقت را به یکباره فاش نمی سازد. این مهارت در ایجاد تعلیق، یکی از دلایلی است که خواننده به سختی می تواند کتاب را زمین بگذارد.

دیالوگ های قدرتمند و فضاسازی تأثیرگذار

دیالوگ ها در «کینه کمین کرده»، نه تنها به پیشبرد داستان کمک می کنند، بلکه به طور عمیقی حس و حال شخصیت ها و محیط را منتقل می سازند. گفت وگوها، واقعی و باورپذیر هستند و به خواننده کمک می کنند تا با افکار و احساسات درونی شخصیت ها ارتباط برقرار کند. فضاسازی نیز به شکلی هنرمندانه انجام شده است؛ از اتاق نمور و خفقان آور که در ابتدای داستان توصیف می شود تا محیط های خانوادگی، همه با جزئیات کافی به تصویر کشیده شده اند تا فضای کلی داستان و حس درونی ستاره را تقویت کنند.

عمق روانشناختی و همذات پنداری

یکی از ویژگی های بارز آثار اشکان بیگی، عمق روانشناختی آن هاست و «کینه کمین کرده» نیز از این قاعده مستثنی نیست. نویسنده با کاوش در پیچیدگی های ذهن و انگیزه ستاره، به شخصیت ها عمق می بخشد و آن ها را به موجوداتی زنده و قابل درک تبدیل می کند. خواننده در حین مطالعه، خود را در موقعیت ستاره تصور می کند و با درگیری های درونی او همذات پنداری می کند. این بعد روانشناختی، باعث می شود داستان تنها یک روایت ساده نباشد، بلکه به تجربه ای عمیق و تأمل برانگیز برای مخاطب تبدیل شود.

«اشکان بیگی در «کینه کمین کرده» از زبان ساده و در عین حال تأثیرگذار استفاده کرده است. او با دیالوگ های قوی و فضاسازی دقیق، توانسته حس هیجان و اضطراب را به مخاطب منتقل کند. توصیف های واقع گرایانه ی او، به ویژه در بخش هایی که به روانشناسی شخصیت ها و درگیری های ذهنی آن ها می پردازد، باعث می شود خواننده به خوبی با شخصیت ها همذات پنداری کند.»

کینه کمین کرده برای چه کسانی توصیه می شود؟

«کینه کمین کرده» اثری است که می تواند مخاطبان گسترده ای را به خود جذب کند، به خصوص آن هایی که به دنبال داستانی عمیق و تفکربرانگیز هستند. این کتاب به طور خاص به گروه های زیر توصیه می شود:

• علاقه مندان به رمان های اجتماعی و روانشناختی فارسی: اگر به داستان هایی با مضامین واقعی و تأثیرگذار از جامعه ایران، به خصوص پیرامون روابط خانوادگی، بی مهری و آسیب های روانی علاقه دارید، این کتاب انتخابی عالی است.
• دانشجویان و پژوهشگران ادبیات: برای تحقیق، نقد و بررسی ادبی، یا آشنایی با آثار نویسندگان معاصر که به مسائل روانشناختی و اجتماعی می پردازند، «کینه کمین کرده» منبعی ارزشمند خواهد بود.
• خوانندگانی با وقت محدود: اگرچه خلاصه این کتاب ارائه شده است، اما برای درک کامل خط اصلی داستان، شخصیت ها و پیام های کلیدی آن، مطالعه نسخه کامل توصیه می شود.
• افرادی که به دنبال تصمیم گیری برای خرید کتاب هستند: این خلاصه به شما کمک می کند تا قبل از تهیه نسخه کامل، از محتوای کتاب اطمینان حاصل کنید و بفهمید آیا این اثر با سلیقه و علایق شما همخوانی دارد یا خیر.
• اعضای باشگاه های کتابخوانی: برای آمادگی قبل از جلسات بحث و تبادل نظر درباره کتاب و درک عمیق تر از جوانب آن.
• علاقه مندان به آثار اشکان بیگی: اگر پیشتر کتاب های دیگر این نویسنده را خوانده اید و به دنبال آشنایی با جدیدترین اثر او و سبک نگارش منحصربه فردش هستید، «کینه کمین کرده» را از دست ندهید.
• کسانی که به موضوعات آسیب های اجتماعی و روانشناسی خانواده علاقه دارند: برای درک بهتر ریشه ها و پیامدهای تبعیض در خانواده.

نتیجه گیری: دعوتی به تفکر و تجربه یک اثر ماندگار

«کینه کمین کرده» اثری است که در لایه های عمیق خود، داستان رنج انسان، پیامدهای بی مهری و تبعیض، و نیروی مخرب کینه را روایت می کند. اشکان بیگی با مهارت خاص خود، خواننده را به سفری درونی می برد تا نه تنها شاهد داستان ستاره باشد، بلکه به درک عمیق تری از پدیده های اجتماعی و روانشناختی پیرامون خود دست یابد. این کتاب، با سبک روایی گیرا، شخصیت پردازی استادانه و مضامین تأمل برانگیز، اثری است که پس از مطالعه، تا مدت ها در ذهن خواننده باقی می ماند.

تجربه کامل این رمان، نیازمند فرو رفتن در تک تک صفحات آن است تا تمام لایه های احساسی و فلسفی آن درک شود. «کینه کمین کرده» دعوتی است به تفکر درباره انسانیت، خانواده و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم. اگر به دنبال داستانی هستید که روح و ذهن شما را درگیر کند، شما را به چالش بکشد و در عین حال، تجربه ای بی نظیر از ادبیات معاصر ایران ارائه دهد، خواندن نسخه کامل این کتاب را به هیچ وجه از دست ندهید. این اثر، شما را به دنیایی خواهد برد که شاید پیش از این، تنها در تصوراتتان جای داشت.