معرفی بازی The Last of Us 2
این بازی توسط سونی اینتراکتیو انترتینمنت و در تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۲۰ برابر با ۳۰ خرداد ۹۹ منتشر شد.
پیشزمینه
در مقطعی یک رویداد غمانگیز آرامش الی را بر هم زد و او برای گرفتن انتقام از گروهی مرموز راهی سفری شد. او آسیبهای روحی و فیزیکی زیادی را متحمل شد.
از لحاظ موقعیتی نیز سیاتل واشنگتن از مناطق اصلی بازی محسوب میشود.
داستان کامل
چهار سال بعد از اولین دیدار جوئل و الی، این دو در استقرارگاه برادر جوئل یعنی در شهر جکسون از ایالت وایومینگ زندگی میکردند. الی در آنجا با و دوست شده بود. دینا و جسی قبلا با هم رابطهی عاشقانه داشتند اما مدتی بود که رابطهشان تمام شده بود و پس از آن دینا مدت بیشتری را در کنار الی بود.
در حومهی جکسون، فردی به نام در حال رهبری کردن اعضای یک گروه شبه-نظامی تحت عنوان «» بود. آنها ظاهرا در آنجا در جستجوی فردی بودند.
در زمستان، جوئل و تامی برای بررسی حرکت مبتلا شدگان در نزدیکی محل استقرارگاه بیرون رفتند اما پس از مدتی بازنگشتند. الی و دینا در حالی که به گشتزنی محل میپرداختند با شروع یک کولاک مجبور شدند تا در محلی پناه بگیرند و مدتی را در آنجا بمانند. پس پایان یافتن کولاک، جسی به محلی که آنها آنجا بودند آمد و به آنها خبر داد که جوئل و تامی گم شدهاند. به این ترتیب آنها جستجو برای یافتن این دو را شروع کردند.
مدتی بعد در حالی که ابی با یک چوب گلف در حال وارد کردن ضرباتی پی در پی به جوئل بود و جوئل نیز ناتوان روی زمین افتاده بود، الی به محل رسید و سعی کرد تا جوئل را نجات دهد اما توسط افراد گروه ابی متوقف شد. در همین زمان الی شاهد ضربهی نهایی ابی به جوئل و کشته شدن او بود. الی که به شدت تحت تاثیر این حادثه قرار گرفته بود سوگند خورد که از ابی و گروهش انتقام بگیرد. الی با ضربهای بیهوش و سپس در آنجا رها شد. او مدتی بعد توسط دینا و جسی پیدا شد.
پس از این ماجرا الی مصمم بود تا انتقام مرگ جول را بگیرد، اما تامی که میدانست جکسون منابع کافی برای مقابله با جبهه آزادسازی واشنگتن (WLF) را ندارد تصمیم گرفت خودش به جستجوی این گروه بپردازد و از این رو به تنهایی به سمت پایگاه این گروه در سیاتل رفت. مدتی پس از رفتن تامی، همسر او یعنی به الی و دینا اجازه داد تا آنها به دنبال تامی بروند. این دو در مسیر خود از کمین افراد WLF فرار کردند و مدتی بعد شاهد سلاخی شدن گروه دیگری از WLF توسط فرقهای به نام بودند، فرقهای مذهبی و متعصب که برای تصاحب سیاتل با WLF در جنگ بود. الی و دینا به یک تئاتر پناه بردند، جایی که الی برای دینا افشا کرد که بدنش نسبت به قارچها مصونیت دارد و دینا نیز موضوع حامله بودن خود را برای او بازگو کرد. روز بعد دینا به خاطر شرایط فیزیکیاش مجبور شد بماند و الی به تنهایی رد تامی را دنبال کرد. او در مسیر با جسی روبرو شد، کسی که آنها را تا سیاتل دنبال کرده بود.
الی در هنگام جستجو برای یافتن یکی از افراد WLF به نام ، با سرافایتها روبرو شد و از آنها فرار کرد. الی سرانجام موفق به گیر انداختن نورا شد و با فشار بر او موقعیت ابی را به دست آورد. از آنجایی که نورا یک عضو سابق بود، الی به یاد رویدادی افتاد که مربوط به دو سال قبل از نجات پیدا کردنش توسط جوئل از بیمارستان بود، و در نهایت پی برد که جوئل در مورد عدم توانایی فایرفلایز در یافتن درمان به او دروغ گفته است.
روز بعد الی و جسی به دنبال رد ابی رفتند. با این حال آنها مدتی بعد پی بردند که WLF موقعیت تامی را پیدا کرده، و از این رو الی تصمیم گرفت مسیر خود برای یافتن ابی را ادامه دهد و جسی نیز برای کمک به تامی از او جدا شد. پس از آن الی دو عضو دیگر از WLF به نام و مل را پیدا کرد اما قبل از این که بتواند از آنها بازجویی کند مجبور شد آنها را بکشد. الی وقتی متوجه شد که مل باردار بوده از کردهی خودش وحشتزده شد.
سه روز پیش، ابی متوجه شد که اوون برای تحقیق روی فعالیت سرافایتها رفته اما برنگشته است. او دیداری با رهبر WLF یعنی داشت و ایساک از احتمال پیوستن اوون به سرافایتها گفت. ایساک قصد داشت طی نقشهای به جزیرهای که سرافایتها در آن مستقر بودند حمله کند. ابی تصمیم گرفت به جستجوی اوون برود اما او توسط سرافایتها اسیر شد و شاهد شکسته شدن دست یک فراری به نام توسط سرافایتها بود. ابی و یارا با کمک برادر یارا یعنی موفق به فرار شدند. ابی سرانجام اوون را پیدا کرد. اوون که از جنگ بیهودهی بین WLF و سرافایتها ناامید بود سعی داشت قایقی را تعمیر کند و با آن به سانتا باربارا برود، جایی که گفته میشد فایرفلایها دوباره در آنجا گرد هم آمدهاند.
ابی که شاهد وخیمتر شدن وضعیت دست شکستهی یارا بود، او را نزد اوون و مل برد تا درمان شود. سپس او و لو برای تهیه لوازم پزشکی به بیمارستان WLF رفتند، جایی که توسط مبتلا شدگان تسخیر شده بود. لو این موضوع را بازگو کرد که او و یارا به خاطر سرپیچی کردن از سرافایتها در حال فرار از این فرقه هستند. ابی در بیمارستان با نورا دیدار کرد و نورا به او در یافتن لوازم مورد نیاز کمک کرد. پس از آن که دست یارا قطع شد، لو برای متقاعد کردن مادرش برای ترک فرقه رفت و از این رو ابی و یارا مجبور شدند به دنبال او بروند. ابی در این مسیر با دوست خود یعنی منی دیدار کرد، کسی که بعدا توسط تامی کشته شد.
ابی و یارا پس از رسیدن به مقر سرافایتها متوجه شدند که لو برای دفاع از خودش مادرش را کشته است. در همین زمان حملهی WLF به جزیره سرافایتها شروع شد. یارا با قربانی کردن خود رئیس WLF یعنی ایساک را کشت و سربازان این گروه را منحرف کرد تا ابی و لو فرصت فرار از استقرارگاه سرافایت را پیدا کنند. ابی و یارا در بازگشت متوجه مرگ اوون و مل شدند و نقشهای به جا مانده از الی را یافتند که در آن مخفیگاه آنها قابل شناسایی بود.
در بازگشت به زمان حال، ابی به سمت تامی تیراندازی کرد و الی را تعقیب کرد. هر دوی آنها درگیر یک نزاع سخت شدند که در انتها ابی موفق به غلبه بر الی و دینا شد. ابی وقتی متوجه باردار بودن دینا شد از جان هر دوی آنها گذشت اما به آنها هشدار داد که سیاتل را ترک کنند.
چند ماه بعد، الی و دینا در کنار هم روی مزرعهای در نزدیکی جکسون زندگی میکردند و از فرزند دینا که نامش بود مراقبت میکردند. با این حال الی همچنان به خاطر مرگ جوئل از رنج میبرد. تامی از جراحاتی که داشت جان سالم به در برده بود. او نزد الی و دینا آمد و خبر از محل تقریبی ابی در سانتا باربارا داد. الی که نمیتوانست گذشته را فراموش کند با وجود مخالفت دینا به دنبال ابی رفت. در همین زمان ابی و لو موفق به ردیابی فایرفلایز در سانتا باربارا شده بودند اما پیش از این که بتوانند خود را به این گروه برسانند توسط گروهی از راهزنان به نام راتلرها اسیر شدند. این گروه بازماندگان را به بردگی میگرفت.
چند ماه بعد الی سرانجام به مقر راتلرها رسید. او به واسطهی یکی از تلههای راتلرها مجروح شد اما موفق به فرار و نجات ابی و لو شد. با این حال تصاویر مرگ جوئل همچنان الی را عذاب میداد و همین موضوع باعث شد تا او به ابی حمله کند. با توجه به ضعیف شدن ابی در این مدت، الی موفق شد بر او غلبه کند اما یادآوری خاطرهی دیگری از جول باعث شد تا الی به او رحم کند. ابی و لو جزیره را ترک کردند و الی به مزرعه خود در وایومینگ بازگشت، جایی که متوجه شد دینا و بچهاش آنجا را ترک کردهاند.
شخصیتها
- : شخصیت اصلی داستان بازی لست اف اس 2 ، و آنتاگونیست اصلی داستان ابی. الی یک دختر نوزده ساله و تنها فرد شناخته شده است که نسبت به مصونیت دارد. او با مشاهدهی رویدادی دردناک وجودش پر از نفرت و حس انتقام شد.
- : دومین شخصیت قابل بازی و زنی وابسته به (WLF). او به خاطر انجام ماموریتی در گرفتن انتقام پدرش با عواقب زیادی روبرو شد.
- : شخصیتی که برای الی همانند یک پدر الی است و در کنار الی در شهر جکسون زندگی میکند. او سالها قبل سفری را به همراه الی شروع کرد با این هدف یک واکسن را برای مقابله با شیوع عفونت پیدا کند. جول بدون اطلاع الی اقدام به کشتن اعضای فایرفلایز کرد که قصد داشتند با گرفتن جان الی یک واکسن را تولید کنند.
- : برادر جوانتر جوئل که یکی از رهبران جامعه واقع در جکسون است. او تنها فردی بود که از اقدام جول در کشتار فایرفلایز و دروغ گفتنش به الی آگاه بود.
- : یکی از ساکنان جکسون. او دوست نزدیک الی و معشوقهی سابق جسی است.
- : یکی از ساکنان جکسون. دوست الی و معشوقهی سابق دینا.
- : یکی از اعضای WLF و دوست دوران کودکی ابی. او رابطهای عاشقانه با مل دارد و بچهای متولد نشده از او دارد.
- : یک پزشک و عضو WLF. او بچهای را حامله است که حاصل رابطهاش با اوون است.
- منی: یکی از اعضای WLF، دوست و هم اتاقی ابی است.
- : یکی از اعضای WLF و از دوستان ابی است.
- : برادر جوانتر یارا. او و خواهرش قبلا عضو فرقه بودند که به خاطر سرپیچی از قوانین از آن رانده شدند.
- : خواهر بزرگتر لو و عضو سابق سرافایتز که در هنگام فرار از فرقهاش مجروح شد.
- : همسر تامی و از رهبران جامعه جکسون.
- : رهبر جبهه آزادسازی واشنگتن.
این گاوصندوق را در یک منطقه نگهبانی میتوانید پیدا کنید، که با رد شدن از سوراخ روی فنس قابل دسترسی است. یک پیغام بزرگ روی دیوار نوشته شده که میگوید از رمز دروازه استفاده کنید. این رمزها را در یادداشت Checkpoint Gate Codes میتوانید پیدا کنید. رمز گاوصندوق های لست اف اس ۲ مورد نیاز شما 0451 خواهد بود، یک اشاره به بازی Deus Ex.
گیمپلی
توسعه
منابع