چه زمانی نباید مدیتیشن کرد؟
چه زمانی نباید مدیتیشن کرد؟ در ۲ حالت گفته میشود که مدیتیشن ممنوع است!. حالت اول یکی بر اساس اصول روانشناسی و منابع علمی، دسته دوم هم منابع مرتبط به مدیتیشن و ذهن آگاهی. در این مقاله هر دو دسته زمانهایی که مدیتیشن در آن ممنوع است را بررسی میکنیم.
چه زمانی نباید مدیتیشن کرد؟ بر اساس علم

تحقیقات علمی مدرن، ضمن تایید فواید مدیتیشن، به طور جدی موقعیتهایی را شناسایی کرده است که در آن تمرین ذهنآگاهی میتواند مضر یا حتی خطرناک باشد. در ضمن شاید بد نباشد نیمنگاهی به مقاله بهترین زمان مدیتیشن کنید.
1_ اختلالات روانی شدید
افرادی که با اختلالات روانی شدید، بهویژه اختلالات سایکوتیک (روانپریشی) مانند اسکیزوفرنی، دستوپنجه نرم میکنند، باید با احتیاط شدید به مدیتیشن نزدیک شوند. مدیتیشن، بهخصوص انواع بدون ساختار آن، میتواند مرز بین «خود» و «واقعیت» را کمرنگ کند. این فرآیند که برای افراد سالم روشنگرانه است، در فرد مبتلا به سایکوز ممکن است منجر به تشدید توهمات، هذیانها یا «گسست از واقعیت» شود و وضعیت را به شدت بدتر کند.
2_ تجربههای تروماتیک (آسیبهای روانی) اخیر یا حل نشده
این یکی از مهمترین موارد است که چه زمانی نباید مدیتیشن کرد. ذهنآگاهی از شما میخواهد که بدون قضاوت، به افکار و احساسات اجازه ظهور بدهید. برای فردی که تروما (مانند سوءاستفاده، تصادف شدید یا تجربه جنگ) را پشت سر گذاشته، این «در باز» میتواند به سیلابی از فلشبکها (بازگشتهای ناگهانی)، خاطرات سرکوبشده و وحشت شدید تبدیل شود. این فرآیند باید حتماً تحت نظر یک درمانگر متخصص در «مدیتیشن آگاه از تروما» (Trauma-Informed Mindfulness) انجام شود.
Laura Maciuika: Avoid meditating too close to bedtime so that doesn’t become confused with relaxing into sleep. In meditation, we’re practicing the opposite—falling more fully awake. Usually, it’s best to have an hour between meditation and sleep so that those two things stay clearly separate in your awareness, your body, and your habits.
ترجمه: لورا ماسیئوکا: «از مدیتیشن کردن در زمانی خیلی نزدیک به وقت خواب خودداری کنید تا [این کار] با «آرام گرفتن برای خواب» اشتباه گرفته نشود. در مدیتیشن، ما دقیقاً برعکس آن را تمرین میکنیم—یعنی رسیدن به بیداری (هوشیاری) کاملتر. معمولاً بهتر است بین مدیتیشن و خواب یک ساعت فاصله باشد تا این دو فعالیت در آگاهی، جسم و عادات شما بهروشنی از هم تفکیک شوند.» منبع: psychologytoday
3_ اضطراب یا افسردگی کنترل نشده
اگرچه مدیتیشن اغلب برای اضطراب و افسردگی خفیف تا متوسط توصیه میشود، اما در موارد شدید و کنترلنشده میتواند نتیجه معکوس بدهد. در افسردگی شدید، نشستن در سکوت فقط به افزایش نشخوار فکری (Rumination) و غرق شدن بیشتر در الگوهای فکری منفی کمک میکند. در اضطراب شدید، سکون اجباری میتواند فرد را آشفتهتر کرده و منجر به حمله پانیک شود. یک مطالعه در دانشگاه براون نشان داد که برخی افراد پس از مدیتیشن، افزایش اضطراب یا افسردگی را گزارش دادهاند.
4_ تجربه احساسات شدید یا خارج از کنترل

تلاش برای مدیتیشن در اوج یک خشم شدید، غم عمیق ناشی از سوگ تازه، یا سرخوشی افراطی (مانیا) معمولاً کارساز نیست. مدیتیشن ابزاری برای سرکوب احساسات نیست. اگر در اوج یک بحران عاطفی هستید، تلاش برای «آرام نشستن» ممکن است مانند قرار دادن درپوش روی یک دیگ بخار در حال انفجار باشد. در این مواقع، فعالیتهای حرکتی مانند پیادهروی سریع یا صحبت با یک دوست، بسیار مفیدتر است.
5_ هنگامی که تحت تأثیر مواد مخدر یا الکل هستید
مدیتیشن نیازمند سطح بالایی از شفافیت ذهنی و آگاهی است. موادی که قضاوت، درک از واقعیت و هوشیاری شما را تغییر میدهند، این فرآیند را مختل میکنند. مدیتیشن در این حالتها میتواند منجر به تجربیات تحریفشده، ترسناک یا افزایش آسیبپذیری روانی شود. هدف مدیتیشن، کاوش در هوشیاری طبیعی است، نه هوشیاری دستکاریشده شیمیایی.
6_ هنگام رانندگی یا کار با ماشینآلات سنگین
این یک هشدار ایمنی مطلق است. مدیتیشن، حتی انواع «غیررسمی» آن، میتواند حالتهای عمیق آرامش، خوابآلودگی (Micro-sleeps) یا حواسپرتی درونی ایجاد کند. انجام مدیتیشن حین رانندگی یا کار با هر دستگاهی که به توجه کامل شما نیاز دارد، به اندازه ارسال پیامک حین رانندگی خطرناک است و میتواند منجر به حوادث مرگبار شود.
7_ هنگامی که احساس ناراحتی شدید فیزیکی دارید
اگر از درد شدید، بیماری حاد، یا ناراحتی فیزیکی جدی رنج میبرید، مجبور کردن خود به نشستن در حالت مدیتیشن میتواند شکنجه باشد. اگرچه مدیتیشن میتواند به مدیریت درد مزمن کمک کند، اما در مواجهه با درد حاد و شدید، اولویت باید درمان پزشکی و قرار دادن بدن در راحتترین حالت ممکن باشد، نه اجبار آن به سکون.
چه زمانی نباید مدیتیشن کرد؟ بر اساس منابع غیر علمی

خارج از دایره علم، در بسیاری از سنتهای معنوی، یوگا و انرژیدرمانی نیز باورهایی وجود دارد که زمانهای خاصی برای مدیتیشن نامناسب یا حتی «مضر» تلقی میشوند. این موارد اغلب به جریانهای انرژی در طبیعت و کیهان مربوط میشوند.
1_ هنگام کسوف و خسوف (ماهگرفتگی و خورشیدگرفتگی)
این رایجترین هشدار در سنتهای ودایی (Vedic) و یوگا است. از نظر این باورها، در طول خورشیدگرفتگی (کسوف) و ماهگرفتگی (خسوف)، انرژیهای طبیعت به شدت آشفته، سنگین و نامنظم هستند. (در باور ودایی، این زمان تأثیر سیارات سایه راهو و کتو است). اعتقاد بر این است که مدیتیشن در این بازههای زمانی، به جای جذب انرژی مثبت (پرانا)، باعث جذب این انرژیهای آشفته و منفی به بدن و ذهن میشود. به همین دلیل، در این سنتها اغلب توصیه میشود در طول گرفتگی از خوردن، آشامیدن و مدیتیشن خودداری شود.
2_ در زمان کامل شدن ماه (Full Moon) (برای برخی افراد)
این مورد کمی متناقض است، زیرا بسیاری از گروهها، مدیتیشن در ماه کامل را توصیه میکنند. اما باوری که کاربر درخواست بررسی آن را داشت نیز وجود دارد: ماه کامل، انرژیها و احساسات را تقویت میکند (همانطور که بر جزر و مد اقیانوسها تأثیر میگذارد). برای یک فرد باتجربه، این میتواند مدیتیشنی قدرتمند بسازد. اما برای یک مبتدی یا فردی که از نظر عاطفی بیثبات است، این انرژی تقویتشده میتواند منجر به آشفتگی، اضطراب شدید یا تجربیات عاطفی خارج از کنترل شود.
3_ زمانی که احساس «بیزمینی» (Ungrounded) میکنید
در باورهای «عصر جدید» (New Age) و انرژیدرمانی، اصطلاحی به نام «بیزمینی» یا «فضایی شدن» (Spacey) وجود دارد. این حالتی است که فرد پس از مدیتیشنهای عمیق یا کار انرژی، احساس گیجی، سرگیجه، عدم حضور در بدن و گسستگی از واقعیت فیزیکی میکند. اگر از قبل چنین احساسی دارید، انجام مدیتیشنهای نشسته (که اغلب تمرکز را به سمت چاکراهای بالاتر میبرد) میتواند این حالت گسستگی را تشدید کند. در این مواقع توصیه میشود به جای مدیتیشن، تمرینهای «زمینیکننده» (Grounding) مانند راه رفتن با پای برهنه روی چمن، باغبانی یا خوردن یک وعده غذایی مقوی انجام شود.