چه سرنوشتی پیش روی کاوشگرفضایی است که به دست انسان میافتد؟
غزل زیاری– برای لحظه ای تصور کنید که انسان ها راز کاوشگرهای فضایی که از فاصله بسیار دور به زمین می آیند را کشف کنند.
ایوان گوگ معتقد است اگر روزی کاوشگر فضایی به دست انسان برسد، دانشمندان این فضاپیما را بررسی می کنند و تمام تلاش خود را برای کشف اسرار آن به کار می گیرند و در نهایت پس از تکمیل تحقیقات خود، آن را در یک موزه خصوصی قرار می دهند.
همچنین این امکان وجود دارد که این کاوشگرها به جایی که از آنجا آمده اند بازگردانده شوند. اما اگر این کار را انجام دهیم، با توجه به سرعت نگرانکننده نور، باید دهها سال، اگر نه هزاران سال صبر کنیم تا دوباره شاهد راهپیمایی فضایی دیگری باشیم.
بر اساس مقاله ای که در مجله بین المللی اختربیولوژی منتشر شده است، اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است ذهن ما درگیر شود: زیرا کاوشگر دوم ممکن است قبل از کاوشگر اول پرتاب شده باشد و بنابراین ممکن است کمتر از کاوشگر قبلی برای ما جالب باشد. جالب باش
در مقاله ای که توسط گریم اسمیت از دانشگاه کالیفرنیا نوشته شده است، می خوانیم: «اگر تمدنی دوردست برنامه ای را برای ارسال کاوشگر به مقصدی بین ستاره ای آغاز کند، احتمالاً اولین کاوشگری که به مقصد می رسد، اولین کاوشگر ارسالی نخواهد بود. توسط آنها، اما در واقع یکی از بهترین “این نتیجه گیری بر اساس سناریویی است که در آن یک تمدن فرازمینی (ETC) یک برنامه بین ستاره ای را آغاز می کند، و یک کاوشگر پیچیده را به فضا می فرستد که سرعت آن به مرور زمان در طول برنامه افزایش می یابد.”
چیزی که این وضعیت را گیجکنندهتر میکند، این احتمال است که اولین کاوشگرهای بینستارهای حتی با هدف دستیابی به تمدنهای دیگر (مانند وویجر 1 که با هدف انجام مطالعات در فضای بینستارهای فرستاده شده و برای شناسایی ارسال نشده است، ارسال نشده است. تمدن های فرازمینی)
اسمیت در مقالهاش فرض میکند که تمدنهای بیگانه منتظر نخواهند بود تا برنامه سفرهای بینستارهایشان به آستانه و سطح فنی خاصی برسد و کاوشگرهای خود را هر زمان که برایشان مقدور باشد ارسال خواهند کرد. البته ما انسان ها هم این کار را نمی کنیم.
اما مقاله اسمیت پرسید: “برای اولین بار چه چک هایی به یک منظومه سیاره ای متفاوت که تمدنی در آن زندگی می کند می فرستند که می تواند آن را از آن خود کند؟”
اسمیت این فرضیه را مطرح کرد که یک تمدن فرازمینی هوشمند برای فرستادن کاوشگرها به جهان های بین ستاره ای به فناوری خود متکی است و به کاوشگرهایشان این فرصت را می دهد که مسافت های بیشتری را با سرعت بسیار بالاتر طی کنند. با فرض اینکه پیشرفت تکنولوژی ما خطی باشد، اگر زمین هر صد سال یکبار کاوشگرهایی را به فضا بفرستد، با وویجر 2 شروع شود، کاوشگرهایی که ده هزار سال پس از ارسال به فضا فرستاده می شوند، همان فاصله را در کسری از مسافت طی می کنند. زمانی که وویجر 2 طول کشید تا به مقصد برسد.
اسمیت این سناریوی کاملاً فرضی را در مقاله خود خلاصه کرد و هشدار داد که صد و چهلمین کاوشگری که 14 هزار سال دیگر به فضا فرستاده می شود، به همان مقصدی که وویجر 2 قرار داشت، نزدیک به دو میلیون سال زودتر از وویجر 2 به فضا خواهد رسید. اگر آنها این کاوشگر را می پذیرفتند، تمدن های فرازمینی سیگنال های مختلط را به جای دستورات مورد نظر خود دریافت می کردند.
در مقاله او می خوانیم: “یک تمدن فرازمینی در حال حاضر بسیار بیشتر از اطلاعات موجود در یک سفینه فضایی پر از داده های طلا در مورد بشریت است.” این مانند پیدا کردن یک اثر هنری کودک و نشان دادن آن به او در 80 سالگی است. پیر.”
اما اگر پیشرفت تکنولوژی به جای خطی، نمایی بود چه؟ به بیان ساده، تفاوت بین زمانی که کاوشگر اصلی طول کشید تا به مقصد برسد، بسیار بیشتر از زمانی است که در آینده تکرار شود.
البته، افکار و آزمایش های اسمیت ممکن است حدس و گمان باشد، اما اگر یک تمدن فرازمینی تلاش کرده است با ما تماس بگیرد، آمادگی برای برقراری این تماس ضرری ندارد.
منبع: آینده پژوهی