سلامت و دانش

زنان بیشتر خودکشی می‌کنند، ولی مردان موفق‌ترند/نگذارید کرونا با روح و روان‌تان بازی کند

دکترنامه / مرکزی خودکشی به عنوان یک خطر عمده اجتماعی نوعی اختلال چند عاملی و آسیب در رفتار افراد است که در آن عواملی مانند روانشناختی ، عاطفی مانند افسردگی ، ناامیدی ، بیکاری ، اعتیاد ، فقر ، مشکلات اقتصادی ، گناه و … در این حادثه دخیل هستند.

به زبان ساده ، وقتی کسی به بن بست می رسد ، خودکشی می کند. حال این بن بست ممکن است ذهنی یا روانی و انگیزشی باشد که در نهایت منجر به یأس و ناامیدی شود و در نهایت منجر به خودکشی شود.

سازمان بهداشت جهانی 10 سپتامبر را به عنوان روز جهانی پیشگیری از خودکشی تعیین کرده است و این فرصتی برای مقابله با این پدیده وخیم اجتماعی است.

دکتر. منصور عبدی ، رئیس شورای مشاوره و روانشناسی استان مرکزی ، خودکشی را به عنوان یک پدیده چند عاملی ارزیابی می کند.

وی در گفت وگو با دکترنامه ، افزود: چند عاملی بودن در بروز پدیده خودکشی به معنای آن است که این آسیب اجتماعی به دلایل مختلفی ایجاد می شود و سلامت جسمی و روانی در بروز این مشکل نقش دارد.

عبدی مثالی از تعامل مستقیم بدن و ذهن را عنوان کرد و افزود: وقتی مشکلی برای بدن پیش بیاید مسلماً مشکلات روانی ایجاد می کند و برعکس ، بروز مشکلات روحی باعث مشکلات جسمی می شود.

بی ثباتی اقتصادی می تواند منجر به ایده های خودکشی شود

مشاوران و روانشناسان بالینی در توصیف ماهیت چند عاملی خودکشی می گویند: “در خودکشی مشکلات اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و حتی مذهبی و اعتقادی دخیل است.” این بدان معناست که بی ثباتی اقتصادی می تواند در ایجاد خودکشی نقش داشته باشد. بی ثباتی اقتصادی می تواند بی ثباتی روانی را در جامعه افزایش دهد.

وی ادامه داد: در جامعه ای که با چالش های بی ثباتی اقتصادی و تغییرات سریع در اقتصاد روبرو است و شکاف بین فقیر و غنی افزایش می یابد ، اگر افراد نتوانند این شکاف را برطرف کنند دچار بی ثباتی روانی می شوند. و میزان خودکشی در جامعه رو به افزایش است.

طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی ، از هر چهار نفر یک نفر دچار اختلالات روانشناختی است و بر این اساس می توان گفت که یکی از دلایل خودکشی پدیده افسردگی است. اساس شیوع افسردگی در جامعه ناامیدی و ناامیدی است و وقتی فضای جامعه با ناامیدی و ناامیدی پر شود و از طرف دیگر با کاهش سطح اعتقادات مذهبی و تغییرات شدید اقتصادی یا بی ثباتی اقتصادی روبرو شویم ، به ناچار شاهد بی ثباتی روانی در خواهیم بود جامعه و ایده های خودکشی افزایش خواهد یافت.

وی به کمبود مهارت های لازم در برخورد با مشکلات افراد جامعه اشاره کرد و افزود: وقتی سطح تاب آوری افراد مبتلا به فقدان مهارت های اجتماعی کافی در برخورد با مشکلات کاهش یابد ، ناپایداری روانشناختی به طور حتم افزایش می یابد و احتمال خودکشی وجود دارد.

در ادامه روانشناسان بالینی با بیان اینکه بروز یک بحران اجتماعی و اقتصادی مانند کرونا که نوعی اضطراب در جامعه ایجاد می کند ، در افزایش تمایل به خودکشی در افراد م effectiveثر است و می افزاید: انجام اقدامات م toثر برای پیشگیری از آن به گونه ای که جامعه از عواقب روانشناختی آن در امان باشد.

بحران کرونا افسردگی به همراه داشت

وی گفت: در حال حاضر شیوع ویروس کرونا نه تنها تهدیدی برای سلامت جامعه است ، بلکه یک چالش برای جامعه تجاری جامعه است و منجر به کاهش درآمد اقتصادی می شود که می تواند اضطراب را افزایش دهد. اگر افراد به روش های افزایش تاب آوری و مقابله با مشکلات آموزش ندهند ، شیوع بحران های اجتماعی و اقتصادی مانند بحران ویروس کرونا می تواند به طور طبیعی نقش مهمی در بروز افسردگی داشته باشد و افسردگی یکی از دلایل اقدام به خودکشی است. حتی این احتمال وجود دارد که به دلیل ناتوانی جامعه در پرداخت هزینه های درمان ، استرس اجتماعی افزایش یافته و منجر به از دست دادن سلامت روان شود و در نهایت منجر به افسردگی شود.

کرونا با ما چه می کند؟

رئیس شورای نظام روانشناسی و مشاوره استان مرکزی به مشاوره تلفنی رایگان این سازمان با افراد نگران بیماری عروق بیماری کرونا قلب اشاره کرد و گفت: در حین انجام این مشاوره با افرادی روبرو شدیم که مضطرب توسعه بیماری کوید 19 بودند ، اما به دلیل مشکلات اقتصادی. ، آنها نمی توانند آزمایش تاج را انجام دهند ، در این حالت هزینه آزمایش تاج برای آنها نگران کننده است و آنها حتی به دنبال درمان نیستند.

وی افزود: اگر بخواهیم این بیماری بیماری کرونا را با خیال راحت پشت سر بگذاریم ، باید کمترین اضطراب را داشته باشیم و بیهوده نگران نباشیم. به جای نگرانی از بیماری ، به نکات بهداشتی و امید به افق های روشن تر در آینده نزدیک فکر کنید ، که با تغییر رفتار و احساسات ، با تلاش خود ما نیز ایجاد خواهد شد.

عدم توانایی در حل مشکلات باعث 70٪ خودکشی می شود

وی در پاسخ به این سال که در کدام بخشهای جامعه احتمال خودکشی بیشتر است و آیا می توان گفت خودکشی یک بیماری است ، گفت: خودکشی در تمام سطوح جامعه دیده می شود اما بیشتر در افرادی که به حاشیه رانده می شوند یا افرادی که دارای موقعیت اقتصادی و اجتماعی هستند در سطح بالاتری دیده می شوند. طبق آمار ، بیش از 70 درصد افرادی که اقدام به خودکشی می کنند قادر به حل مشکلات و مشکلات خود نیستند و این معلولیت بیشتر در افراد با تحصیلات پایین و درآمد پایین دیده می شود.

این روانشناس بالینی ادامه می دهد: “بروز اختلالات روانی در افراد در سطوح پایین اقتصادی و اجتماعی بیشتر دیده می شود و پدیده هایی مانند افسردگی ، ناامیدی ، ناامیدی و … در این افراد بیشتر دیده می شود و احتمال افکار خودکشی نیز وجود دارد. خود به علت عوامل مختلف. ” وجود این مشکل در آن تشدید می شود. واضح است که کاهش اعتماد مردم و قدرت اقتصادی و ایجاد اختلال در امرار معاش تهدیدهایی برای سلامت روان انسان است و خودکشی نتیجه افسردگی و وخیم شدن سلامت روان مردم است.

وی در ادامه به تشریح راهکارهای جلوگیری از گرفتار شدن مردم در دام افکار خودکشی پرداخت و گفت: اجرای آموزش های عمومی برای ارتقا مهارت های زندگی و تلاش در تقویت دین و اعتقادات مردم اولین قدم برای افزایش مقاومت مردم است. پدر دولت همچنین موظف است در تثبیت اقتصاد مردم محتاط باشد ، زیرا بی ثباتی اقتصادی منجر به بی ثباتی روانی می شود و جامعه در یک آشفتگی به سر می برد.

زنان بیشتر اقدام به خودکشی می کنند اما مردان موفق ترند

دکتر در پاسخ به این سال که آیا زنان یا مردان در دوران بحران اقتصادی و اجتماعی بیشتر احتمال خودکشی دارند ، دکتر عبدی گفت: زن و مرد واکنش متفاوتی نسبت به استرس نشان می دهند. در واقع ، زنان دو تا سه برابر بیشتر از مردان خودکشی می کنند ، اما تعداد خودکشی های موفق در مردان بیشتر است و در این مورد بین اقدام به خودکشی و خودکشی موفق بین زن و مرد تفاوت وجود دارد.

وی توضیح داد: زنان بیشترین استرس و استرس را با فریاد کمک نشان می دهند و به احتمال زیاد توسط دیگران شنیده می شود ، اما مردان در مورد ناپدید شدن و موفقیت در خودکشی فکر می کنند. از این رو ، در زمان بحران های اقتصادی و اجتماعی ، خودکشی موفق در مردان بیشتر مشاهده می شود.

فقدان مهارت های اجتماعی منجر به افزایش افکار خودکشی می شود

رئیس شورای مرکزی مشاوره و روانشناسی استان مرکزی ، با بیان اینکه سطح تحصیلات یا سواد اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی بر این سطح از رفتار تأثیر دارد ، اظهار داشت: این امر در وقوع خودکشی مهم است. درصد بالایی از افرادی که اقدام به خودکشی می کنند افرادی هستند که تحصیلات پایینی دارند ، زیرا آنها در زمینه تاب آوری و مهارت های اجتماعی آموزش ندیده اند و باید بدانند که راه حل بهتری نسبت به خودکشی وجود دارد.

وی ادامه داد: در حال حاضر بیشتر مراجعین شورای نظام مشاوره و روانشناسی استان مرکزی افرادی هستند که دچار افسردگی هستند و همانطور که گفته شد از هر چهار نفر یک نفر دچار مشکلات روانی است بنابراین باید گفت که در جامعه امروز یک نفر یک نفر است. ” ما بیش از اختلالات روانشناختی مستعد ابتلا به افسردگی هستیم و افسردگی نتیجه درگیری های خانوادگی و اجتماعی بر سر مشکلات مختلف به ویژه اقتصادی و اجتماعی است که منجر به افکار خودکشی می شود.

خودکشی یک زن متاهل در پنج سال اول زندگی زناشویی

در پاسخ به س anotherال دیگری ، آیا گفته می شود زنان متاهل بیش از زنان مجرد به خودکشی فکر می کنند؟ وی اظهار داشت: خودکشی در زنان متاهل ، به ویژه در 5 سال اول زندگی زناشویی ، بیشتر از زنان مجرد رخ می دهد. به دلیل تضاد همسران بر سر قدرت تصمیم گیری ، مسئولیت و نگرانی های زندگی در سال های اولیه زندگی بیشتر نمایان است زیرا آنها مهارت های لازم در زمینه مهارت های زندگی ، تصمیم گیری ، تاب آوری و حل مسئله را ندیده اند.

لزوم ایجاد ثبات اقتصادی و افزایش انعطاف پذیری

علاوه بر این ، دکتر عبدی به وظیفه دولت در عصر حاضر برای بهبود سلامت روان افراد اشاره کرد و افزود: بهترین راه حل های عملی برای مقامات و کارگزاران کشوری ، کمک به گروه های آسیب پذیر و حمایت مالی واقعی از طریق تثبیت اقتصاد کشور ، انجام آموزش مهارت های زندگی. این یک روش بسیار کاربردی برای افزایش تاب آوری و تصمیم گیری با استفاده از ظرفیت رسانه های جمعی است.

هیچ آمار دقیقی از مشکلات روانی جامعه وجود ندارد

وی چالش هایی را که در مسیر سلامت روان فردی وجود دارد تشریح کرد و راه حل های آنها را مورد بحث قرار داد و گفت: داشتن آمار دقیق از سطح اختلالات روانی در جامعه می تواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند و به دلیل اینکه آمار دقیقی از مشکلات روانی در جامعه وجود ندارد اولین استراتژی به دست آوردن آمار و مهمترین استراتژی ایجاد ثبات اقتصادی با تمرکز بر آموزش مبتنی بر مهارت متناسب با شرایط آماری جامعه است. توسعه آموزش رسانه ای مهمترین راه برای رفع چالشهای بهداشت روان است.

روانشناسان بالینی به نقش آموزش در ایجاد حوزه سلامت روان در جامعه اشاره می کنند و می افزایند: سیستم آموزشی باید آموزش مناسب سن برای همه مقاطع در زمینه های مختلف ارائه دهد. به عبارت دیگر ، اول از همه ، هیچ کس نباید سواد داشته باشد ، زیرا بی سوادی خود عامل مشکلات روانی در جامعه است ، و دوم ، با استفاده از مربیانی با نشاط ، بانشاط ، باهوش و قادر به توسعه آموزش برای ایجاد جامعه ای که شاد به دور از افسردگی

انتهای پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا